all in


خسته، فرسوده

جمله های نمونه

1. We must go on to do all in our power to conquer the doubts and the fears, the ignorance and the greed, which made this horror possible.
[ترجمه اسداله] ماباید همه ی توان ( قدرت ) خودرا بکارگیریم تابر وحشتی که ازوجودتردیدها وترسها، جهل وطمع ی ما پدید می آید فایق آییم
|
[ترجمه دکتر محمد شکیبی نژاد] ما باید با تمام توان تلاش کنیم تا بر هراس و نگرانی ها که حاصل نادانی و بخل و حسادت ست غلبه کنیم.
|
[ترجمه گوگل]ما باید تمام تلاش خود را برای غلبه بر تردیدها و ترس ها، جهل و طمع انجام دهیم که این وحشت را ممکن ساخته است
[ترجمه ترگمان]ما باید به قدرت خود ادامه دهیم تا این شک و تردیدها، جهل و طمع را که این وحشت را از آن ساخته بود، تسخیر کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Risking it all in a giance.
[ترجمه گوگل]همه چیز را در یک غول به خطر می اندازد
[ترجمه ترگمان]داره به همه چیز دست میده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Nobody hates you-it's all in your imagination.
[ترجمه دکتر محمد شکیبی نژاد] کسی ازت متنفر نیست. این تنفر از خیال پردازی خودت هست.
|
[ترجمه گوگل]هیچ کس از شما متنفر نیست - همه چیز در تخیل شماست
[ترجمه ترگمان]هیچ کس از تو متنفر نیست - همه اش از قوه تخیل شماست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Did you notice what was his all in all?
[ترجمه گوگل]آیا متوجه شدید که در کل چه چیزی بود؟
[ترجمه ترگمان]متوجه شدی که اون چی بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There are six people in all in my family.
[ترجمه گوگل]در کل خانواده من شش نفر هستند
[ترجمه ترگمان]در خانواده من شش نفر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. All in all, just past. Ever had, only memories.
[ترجمه گوگل]در کل، فقط گذشته تا به حال، فقط خاطرات
[ترجمه ترگمان] همش گذشته، فقط گذشته تا حالا داشتی، فقط خاطرات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The documents were all in the safe keeping of the family solicitor, and would remain so until her death.
[ترجمه گوگل]این مدارک همگی در نزد وکیل خانواده بود و تا زمان مرگ او باقی می ماند
[ترجمه ترگمان]اسناد و مدارک در اختیار وکیل خانواده قرار داشت و تا هنگام مرگش این گونه باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She's president and secretary all in one.
[ترجمه گوگل]او یک رئیس جمهور و منشی است
[ترجمه ترگمان]او رئیس و منشی همه در یک سال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The girl students' rooms are all in orderly condition.
[ترجمه گوگل]اتاق های دانش آموزان دختر همگی سالم و مرتب هستند
[ترجمه ترگمان]همه اتاق ها مرتب و منظم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They did it all in such an underhand way.
[ترجمه گوگل]آنها همه این کارها را به شکل پنهانی انجام دادند
[ترجمه ترگمان]همه این کارها را به نحوی مخفیانه انجام دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Her jewellery is all in hock.
[ترجمه گوگل]جواهرات او تماماً درهم است
[ترجمه ترگمان]جواهرات او همه در آلمانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The children were all in tears .
[ترجمه گوگل]بچه ها همه اشک می ریختند
[ترجمه ترگمان]بچه ها اشک می ریختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We're all in a state of perpetual motion in this office .
[ترجمه گوگل]همه ما در این دفتر در حالت حرکت دائمی هستیم
[ترجمه ترگمان]همه ما در این دفتر با یک حرکت ابدی در این دفتر هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. All in favor of this proposition will please say " Aye ".
[ترجمه گوگل]همه طرفداران این پیشنهاد لطفاً می گویند "آره"
[ترجمه ترگمان]با توجه به این پیشنهاد میشه گفت: آ ره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I am all in at the end of the day.
[ترجمه گوگل]من همه در پایان روز هستم
[ترجمه ترگمان]من در پایان روز هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نساجی] (مخفف Alkali fermosul ) - فرموزول قلیایی

انگلیسی به انگلیسی

• fatigued, dead-tired, exhausted (informal)

پیشنهاد کاربران

1. خسته.
2. همه چیز، کامل.
مثال؛
For example, in a poker game, a player might say, “I’m going all in with this hand, ” indicating their full commitment to the bet.
In a business meeting, someone might declare, “I’m all in on this project. Let’s give it everything we’ve got. ”
...
[مشاهده متن کامل]

A coach might motivate their team by saying, “If we want to win, we have to be all in and give our best effort. ”

متعهد بودن به یک کار به طور کامل
تلاش کردن یا آماده شدن برای انجام کاری با تمام قوا
اصطلاح پوکره که تو زندگی عادی وقتی بکار میره
میشه اصطلاح اینو واسش بکار برد
فلانی داره روی کل زندگیش قمار میکنه
ببخشید all in یک idiom است؟؟
با تمام قوا
اصطلاحی در پوکر؛ زمانی که یک بازیکن می خواهد تمام موجودی - ژتون ها - خود را در یک دست شرط ببندد، استفاده می شود.
به نقل از هزاره:
1. خسته، کوفته
2. درمجموع، روی هم رفته
در نوشته های مختلف حداقل سه کاربرد متفاوت براش دیدم:
1. خسته
2. همه جانبه/کامل/یکجا
3. پایه ی کار/مرد راه
تمام زور خود را زدن

بپرس