aglow

/əˈɡloʊ//əˈɡləʊ/

معنی: تابان، در حال اشتعال، مشتعل و فروزان، در حالت هیجان، براق
معانی دیگر: فروزان، برافروخته (از نظر رنگ یا هیجان)

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: shining or filled with a soft light; glowing.
مشابه: light

- The room was aglow with moonbeams.
[ترجمه گوگل] اتاق از پرتوهای ماه می درخشید
[ترجمه ترگمان] اتاق با مهتاب روشن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: radiating happy excitement.
مشابه: radiant

- He was aglow from the trip to the lake.
[ترجمه گوگل] او از سفر به دریاچه درخشان بود
[ترجمه ترگمان] از سفر به دریاچه داره شروع میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The child's eyes were aglow with delight.
[ترجمه گوگل] چشمان کودک از لذت می درخشید
[ترجمه ترگمان] چشم های بچه از خوشحالی برق می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. spring flowers, aglow under the sunlight
گل های بهاری که در نور آفتاب می درخشیدند

2. her cheeks were aglow with anger
گونه هایش از خشم برافروخته بود.

3. The night skies will be aglow with fireworks.
[ترجمه گوگل]آسمان شب با آتش بازی می درخشد
[ترجمه ترگمان] آسمان شب پر از آتیش و آتیش خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The evening sky was still aglow.
[ترجمه گوگل]آسمان غروب هنوز درخشان بود
[ترجمه ترگمان]آسمان شب هنوز روشن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Her face was aglow as she went to meet him.
[ترجمه گوگل]وقتی به ملاقاتش رفت صورتش درخشان بود
[ترجمه ترگمان]در همان حال که به استقبال او می رفت، صورتش پر از هیجان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. "It was incredible," Kurt says,(sentence dictionary) suddenly aglow.
[ترجمه گوگل]کورت می‌گوید: «باورنکردنی بود» (فرهنگ جمله‌ها) ناگهان درخشید
[ترجمه ترگمان]کورت می گوید: \" باور نکردنی بود (فرهنگ لغت حکم)به طور ناگهانی روشن شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Her face was aglow as she met him.
[ترجمه گوگل]هنگام ملاقات با او چهره اش درخشان بود
[ترجمه ترگمان]در همان حال که او را می دید، صورتش پر از هیجان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The sky was aglow with sunset colours.
[ترجمه گوگل]آسمان از رنگ های غروب می درخشید
[ترجمه ترگمان]آسمان از رنگ های غروب خورشید می درخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Jewel-tipped stalactites hung from the cavern roof, aglow like many little lamps.
[ترجمه گوگل]استالاکتیت‌هایی با نوک جواهر از سقف غار آویزان بودند و مانند بسیاری از لامپ‌های کوچک می‌درخشیدند
[ترجمه ترگمان]stalactites از سقف غار آویخته شده بودند و چون چند چراغ کوچک می درخشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Outside the boutiques were still aglow with heaps of motley flung about the feet of the disdainful assistants.
[ترجمه گوگل]بیرون بوتیک‌ها هنوز با انبوهی از رنگ‌های رنگارنگ بر روی پای دستیاران تحقیرآمیز می‌درخشید
[ترجمه ترگمان]بیرون the هنوز پر از توده های رنگارنگ و پر از دسته های رنگارنگ و کثیف بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The morning sun set the sky aglow.
[ترجمه گوگل]آفتاب صبح آسمان را درخشید
[ترجمه ترگمان]خورشید صبحگاهی آسمان را روشن کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. With the sky still aglow at 11 p. m. on Midsummer Eve, Danes build bonfires along the shore to burn effigies of witches, banishing evil spirits from the land.
[ترجمه گوگل]در حالی که آسمان هنوز در ساعت 11 می درخشد متر در شب نیمه تابستان، دانمارکی ها آتش سوزی در امتداد ساحل می سازند تا مجسمه های جادوگران را بسوزانند و ارواح شیطانی را از زمین بیرون کنند
[ترجمه ترگمان]با اینکه آسمان هنوز در ساعت ۱۱ بعد از ظهر شروع به درخشیدن می کند ام در تابستان تابستان، دین در طول ساحل آتش روشن کرده بود تا ارواح جادوگرها را بسوزانند و ارواح خبیث را از زمین تبعید کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The sky was aglow with the setting sun.
[ترجمه گوگل]آسمان از غروب خورشید می درخشید
[ترجمه ترگمان]آسمان با غروب خورشید روشن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This display of lights sets horizon aglow at Trapper Creek.
[ترجمه گوگل]این نمایش نورها افق را در Trapper Creek می درخشد
[ترجمه ترگمان]این نمایش روشنایی افق را در trapper نهر آبی نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Is then he is wrapped aglow to deliver your free goods?
[ترجمه گوگل]آیا پس از آن او برای تحویل کالاهای رایگان شما درخشنده است؟
[ترجمه ترگمان]پس اون داره خودش رو آماده می کنه که اجناس مجانی - ت رو تحویل بده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تابان (صفت)
light, bright, shining, luminous, brilliant, hot, agleam, incandescent, aglow, fulgent, perfervid

در حال اشتعال (صفت)
aglow

مشتعل و فروزان (صفت)
aglow

در حالت هیجان (صفت)
aglow

براق (صفت)
shining, shiny, aglow, sleek, glossy, splendid, silvery, flossy, sheeny, relucent, nitid, silken

انگلیسی به انگلیسی

• ablaze; radiant with warmth or excitement
if something is aglow, it is shining and bright with a soft, warm light; a literary word.
if someone is aglow or if their face or expression is aglow, they look excited; a literary word.

پیشنهاد کاربران

بپرس