aggrandizement

/ˈæɡrənˌdaɪzmənt//əˈɡrændɪzmənt/

عمل بزرگ کردن، افزایش، بزرگی، اعزاز

جمله های نمونه

1. he did it for personal gain and aggrandizement
آن کار را برای سود شخصی و خود بزرگ سازی انجام داد.

2. His sole aim is personal aggrandizement.
[ترجمه مریم سالک زمانی] تنها هدفش برتری طلبی شخصی است.
|
[ترجمه گوگل]تنها هدف او تجلیل شخصی است
[ترجمه ترگمان]تنها هدف او عظمت شخصی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Her sole aim is personal aggrandizement.
[ترجمه گوگل]تنها هدف او تجلیل شخصی است
[ترجمه ترگمان]تنها هدف او عظمت شخصی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Be ambitious not for money, not for selfish aggrandizement, not for the evanescent thing which men call fame.
[ترجمه گوگل]جاه طلب باشید نه برای پول، نه برای بزرگ نمایی خودخواهانه، نه برای چیزهای زودگذری که مردم آن را شهرت می نامند
[ترجمه ترگمان]جاه طلب باشید، نه برای ترقی و تعالی خودخواهانه، نه به خاطر یک چیز ناپایدار که مردان شهرت می نامند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. National welfare meant nothing; personal aggrandizement meant everything.
[ترجمه گوگل]رفاه ملی هیچ معنایی نداشت بزرگنمایی شخصی به معنای همه چیز بود
[ترجمه ترگمان]رفاه و آسایش ملی هیچ معنایی نداشت؛ منظورم همه چیز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. To aggrandizement wood floor, the beaverboard that serves as base material however can from go up at all influence product quality.
[ترجمه گوگل]برای بزرگ‌تر کردن کف چوبی، تخته بیور که به عنوان ماده پایه عمل می‌کند، می‌تواند بر کیفیت محصول تأثیر بگذارد
[ترجمه ترگمان]برای بالا بردن سطح چوب، the که به عنوان ماده اصلی عمل می کند، با این حال از بالا رفتن به همه کیفیت محصول بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Below new condition, fill area should aggrandizement 3 consciousness.
[ترجمه گوگل]زیر شرایط جدید، ناحیه پر شده باید 3 هوشیاری را افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]در زیر شرایط جدید، منطقه پر کننده باید ۱ آگاهی را وسعت بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Want aggrandizement agriculture modernization namely this understanding.
[ترجمه گوگل]خواهان توسعه کشاورزی مدرنیزاسیون یعنی این درک
[ترجمه ترگمان]می خواهید نوسازی کشاورزی را ترقی دهید، یعنی این درک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Next, aggrandizement evaluates the supervisory management of the organization to asset.
[ترجمه گوگل]در مرحله بعد، بزرگنمایی مدیریت نظارتی سازمان را به دارایی ارزیابی می کند
[ترجمه ترگمان]سپس، گسترش دامنه، مدیریت نظارتی سازمان را به دارایی ارزیابی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Action: Can muscle of aggrandizement upper limbs, include chest muscle, on back muscle and celiac horizontal flesh, increase sarcous flexibility at the same time.
[ترجمه گوگل]عمل: آیا عضله بزرگ اندام فوقانی شامل ماهیچه قفسه سینه، ماهیچه پشت و گوشت افقی سلیاک می تواند انعطاف پذیری سارکوس را همزمان افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]اقدام: می تواند ماهیچه رو به بالا را در عضلات بالا، شامل ماهیچه سینه، ماهیچه کمر و پوست افقی سلیاک، افزایش انعطاف پذیری sarcous در همان زمان، شامل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Aggrandizement wood floor is with tall, medium density beaverboard is base material, the surface wait by paper of wear-resisting layer, adornment make, have distinct advantage.
[ترجمه گوگل]کفپوش چوبی آگرندیزمنت با تخته‌های چوبی بلند و چگالی متوسط، مواد پایه است، سطح کاغذی از لایه مقاوم در برابر سایش، تزئینات، مزیت مشخصی دارد
[ترجمه ترگمان]کف چوبی aggrandizement با چگالی متوسط و متوسط سطح پایه است و سطح آن با کاغذ لایه ضد سایش، آرایش و آرایش، مزیت متمایزی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Strengthen a Party member regular educational management, must aggrandizement education grooms.
[ترجمه گوگل]تقویت یک عضو حزب مدیریت آموزشی به طور منظم، باید داماد آموزش و پرورش قدردانی کند
[ترجمه ترگمان]تقویت یک عضو یک حزب به عنوان یک مدیریت آموزشی منظم، باید grooms پرورش را ارتقا دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Aggrandizement is compound wooden floor is with tall, medium density beaverboard is base material, the surface wait by paper of wear-resisting layer, adornment make.
[ترجمه گوگل]آگرندیزمان کفپوش چوبی مرکب است با تخته چوبی بلند و با چگالی متوسط، ماده پایه است، سطح آن با کاغذ از لایه مقاوم در برابر سایش، زینت ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]aggrandizement یک کف چوبی است با ارتفاع متوسط و متوسط سطح پایه است و سطح آن با کاغذ لایه ضد سایش، آرایش و آرایش به انتظار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Extend mobile market, baidu wants the cooperation of aggrandizement and operation business.
[ترجمه گوگل]گسترش بازار تلفن همراه، بایدو همکاری بزرگ و عملیات کسب و کار را می خواهد
[ترجمه ترگمان]گسترش بازار تلفن همراه، baidu خواستار هم کاری در زمینه گسترش قلمرو و تجارت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• making larger, making more powerful; act of increasing in power, act of increasing in wealth (also aggrandisement)
if you do something for aggrandizement, you do it in order to get power, wealth, and importance for yourself.

پیشنهاد کاربران

در علوم سیاسی : افزایش قدرت یا قلمرو یک کشور
برتری طلبی
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : aggrandize
✅️ اسم ( noun ) : aggrandizement
✅️ صفت ( adjective ) : _
✅️ قید ( adverb ) : _
بزرگ سازی/بزرگ نماییِ قدرت یا اهمیت یک شخص و یا کشور
( در استفاده از این واژه مراقب باشید چون بیان آن جنبه منفی و ناخوشاید از طرف گوینده را می رساند )
بزرگ سازی ، افزایش قدرت

بپرس