• : تعریف: a list of things to be done or discussed. • مترادف: docket, laundry list, list, listing, program, schedule, slate • مشابه: arrangement, bill, itinerary, outline, plan, roster
- Doing the laundry was first on his agenda for the day.
[ترجمه کونده] جنده ها بهتر رفتار میکندد کوتی ها
|
[ترجمه گوگل] شستن لباسها برای اولین بار در دستور کار او بود [ترجمه ترگمان] کار شستن لباس ها برای روز اول در دستور کار او بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The agenda for the meeting included plans for a new office.
[ترجمه اسلام] هدف این نشست حاوی طرح های برای ایجاد یک دفتر جدید بود
|
[ترجمه گوگل] دستور کار این جلسه شامل طرح هایی برای یک دفتر جدید بود [ترجمه ترگمان] دستور کار این نشست شامل برنامه هایی برای یک اداره جدید بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. the agenda consisted of electing a new chairman
دستور جلسه عبارت بود از گزینش رئیس تازه.
2. please read the agenda
لطفا دستور جلسه را قرائت بفرمایید.
3. he added another item to the agenda
او موضوع دیگری را به دستور جلسه افزود.
4. He accused foreign nations of having a hidden agenda to harm French influence.
[ترجمه گوگل]او کشورهای خارجی را به داشتن یک برنامه پنهان برای آسیب رساندن به نفوذ فرانسه متهم کرد [ترجمه ترگمان]او ملت های خارجی را متهم به داشتن دستور کار مخفی برای آسیب زدن به نفوذ فرانسه کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A clear agenda will win votes in the next election.
[ترجمه گوگل]یک دستور کار مشخص در انتخابات بعدی رای را به دست خواهد آورد [ترجمه ترگمان]یک دستور کار روشن در انتخابات بعدی برنده خواهد شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. There were several important items on the agenda.
[ترجمه گوگل]چند مورد مهم در دستور کار بود [ترجمه ترگمان]چندین مورد مهم در دستور کار وجود داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The agenda for the meeting has been preset.
[ترجمه گوگل]دستور جلسه از پیش تعیین شده است [ترجمه ترگمان]دستور کار برای این جلسه از پیش تعیین شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Please find enclosed an agenda for the meeting.
[ترجمه گوگل]لطفا دستور جلسه را پیوست کنید [ترجمه ترگمان]لطفا دستور کار برای جلسه را پیدا کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. We were following an agenda set by the students themselves.
[ترجمه گوگل]ما برنامه ای را دنبال می کردیم که توسط خود دانش آموزان تعیین شده بود [ترجمه ترگمان]ما در پی دستور کار دانشجویان بودیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Reform now figures high on the agenda.
[ترجمه گوگل]اصلاحات اکنون در دستور کار قرار دارد [ترجمه ترگمان]در حال حاضر اصلاحات در دستور کار قرار دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. What's the next item on the agenda?
[ترجمه گوگل]موضوع بعدی در دستور کار چیست؟ [ترجمه ترگمان]مورد بعدی در دستور کار چیست؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It was Mann who structured the agenda for maximum efficiency.
[ترجمه گوگل]این مان بود که دستور کار را برای حداکثر بهره وری تنظیم کرد [ترجمه ترگمان]مان بود که دستور کار برای حداکثر بهره وری را داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The government set an agenda for constitutional reform.
[ترجمه گوگل]دولت دستور کار اصلاح قانون اساسی را تعیین کرد [ترجمه ترگمان]دولت دستور کار برای اصلاح قانون اساسی را تعیین کرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. What is the next item on the agenda?
[ترجمه گوگل]موضوع بعدی در دستور کار چیست؟ [ترجمه ترگمان]مورد بعدی در دستور کار چیست؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
موضوع مورد بحث روز (اسم)
agenda
تخصصی
[صنعت] دستور جلسه [حقوق] دستور جلسه، دستور کار، برنامه کار
انگلیسی به انگلیسی
• schedule, outline of things to be done an agenda is a list of items to be discussed at a meeting. agenda is also used to refer to political issues which are considered to be important at a particular time.
پیشنهاد کاربران
agenda فهرست یا برنامه ای از کارهایی هست که باید انجام شوند. کارگرانی که به خوبی سازماندهی شده باشند، معمولا یک agenda برای جلسات دارند – فهرستی از موضوعات خاص برای بحث، یا چیزهایی که در طول جلسه باید به انجام برسد. ... [مشاهده متن کامل]
اگه چیزی “on the agenda” یا “on your agenda” باشد، به این معنی است که مردم مایلند درباره آن بحث کنند یا روی آن کار کنند. ما همچنین عبارت “a hidden agenda” را هم داریم، که به معنی یک نقشه مخفی است که شما با تظاهر به قصد متفاوت آن را پنهان می کنید. بعضی از افراد هم از کلمه Agenda به معنی تقویم کارهای خود استفاده می کنند. اگه کسی از شما بپرسد که هفته آینده برای وقت ناهار آزاد هستید یا خیر، می توانید بگویید: �Let me check my agenda ( اجازه دهید برنامه ام را بررسی کنم ) � تا بفهمم کدام روز برنامه ام خالی است. - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - واژه itinerary فهرست یا برنامه ای از کارهایی هست که در طول سفر باید انجام داده شود. در یک تور سازمان دهی و برنامه ریزی شده، آژانس مسافرتی به مسافران یک برنامه سفر می دهد که مکان های مختلفی را که می خواهند بروند و چیزهایی که قرار است ببینند را توصیف کرده و توضیح می دهد. - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - schedule فهرستی از کارهایی هست که باید در زمان مشخصی انجام شود. مثلا، یک کنفرانس ممکن است برنامه ای مثل موارد زیر داشته باشد: • صبحانه ۷ - ۹صبح • سخنران اصلی ۹ - ۱۰:۳۰ صبح • کارگاه ۱۱ - ۱۲ • ناهار ۱۲ - ۱۴ بعد از ظهر وسایل حمل ونقل عمومی مثل اتوبوس و قطار هم برنامه ( schedules ) دارند. کلمه دیگری که برای برنامه زمانی ( schedules ) به عنوان اسم استفاده می شود، “timetable” می باشد. Schedules همچنین می تواند برای پروژه های بلندمدت هم استفاده شود– درواقع برنامه مشخص می کند که چه وظایفی باید تا یک تاریخ مشخص انجام شود. مثلا، ساخت یک ساختمان: ◘ پی ریزی – تا ۱ فوریه ◘ ساخت سازه – تا ۱ ژوئیه ◘ نصب سیستم های الکتریکی – تا ۱ اوت وقتی که به پروژه های بلندمدت اشاره می کنیم، کلمه دیگر آن برای زمان بندی، timeline می باشد. اگر کاری سریع تر از حد انتظار انجام شود یا پیشرفت کند، �ahead of schedule� خواهد بود و اگر کاری به تأخیر افتد، �behind schedule� گفته می شود. در نهایت، می توانیم از کلمه schedule به عنوان فعل برای ایجاد یک قرار یا اقدام در یک زمان خاص استفاده کنیم، مثلا می توانیم بگوییم: I scheduled my dentist appointment for next Thursday.
Be on the agenda موضوع روز ، موضوعی که سر زبونها هست و جامعه رو درگیر کرده. Be at the top of the agenda یعنی دارای اولویت بالا و اضطراری
AGENDA: فهرستی از کارهایی که باید برابر با یک برنامه ریزیِ تیزنِگَر انجام شوند. / یک برنامه یا آماجی که رفتار کَسی را رهنمود میکند که بیشترِ زمانها از دیدۀ دیگران پوشیده و پنهان می مانند. / دلیل و آماجِ رازآلود و از - دیگران - پوشیده ای که برای انجامِ کاری آسیب رسان از دیگران پنهان نگه داشته میشود. ... [مشاهده متن کامل]
دستور کار، برنامه کاری مثال: Let's review the agenda for today's meeting. بیایید برنامه کاری جلسه امروز را مرور کنیم.
سرفصل
دستور کار؛ برنامه؛ لیستی از مواردی که در یک گفتگو مطرح می شوند: Human rights need to be placed high on the agenda.
دستورکار، دستور جلسه
گیر و دار رسمی
ملیندا گیت همسر بیل گیت از مادرش نقل می کنه که همیشه می گفته :اگر خودت هدف و دستور کار برای خودت تعیین نکنی دیگران اینکار رابرات می کنند . If you don't set your own agenda, somebody else will. ” Melinda Gates's parents were a powerful influence in her life, this quote being an important life lesson from her mother: If a person doesn't set their own goals or pursue things that matter to them, others will choose for them. ... [مشاهده متن کامل]
اشتباه املایی در بخش معنی این واژه: بحی > بحث
مقاصد، اهداف
برنامه کار، دستور کار
رسالت کاری
برنامه ی کاری
خط مشی
قضیه
به دستورالعمل درمانی برای یک جلسه.
طرح جلسه
دستورکار برنامه ( معمولاً ازپیش تعیین شده )
کاربست
دستور کار - دستور جلسه - موضوع مورد بحث برنامه noun [count] 1 : a list of things to be considered or done ◀️The committee set the agenda for the next several years of research ◀️There are several items/issues/things on the agenda for tonight's meeting ... [مشاهده متن کامل]
◀️? What's the first/next item on the agenda ◀️Such an idea has been high on the political agenda for some time. 2 : a plan or goal that guides someone's behavior and that is often kept secret ◀️He wants to push/promote his own agenda no matter what the others say. ◀️She had no hidden agenda. [=she didn't have a secret plan] ◀️ Our government is only interested in the LGBT agenda
western agenda = آرمان های غربی
دستور کار , دستور العمل – He added another item to the agenda – We could move on to discuss the next item on the agenda – Women's rights have been put back on the agenda
منظور، هدف
1 - لیست موضوعات مورد بحث در جلسه ( در جلسات رسمی ) 2 - قصد و نیت ( در مورد افراد )
Specific aim or reason for a particular group to do something
گفتمان غالب
جهت گیری مخفیانه
پروژه؛ اهداف و مقاصد سوء ( زمانی که با بار معنایی منفی مورد استفاده قرار می گیرد )
دستود جلسه برنامه کاری
دستورالعمل، برنامه
کاربرنامه، کارفهرست، کردبرنامه، کردفهرست ۱. فهرست چیزها ای که باید در دیدار ای مورد بحث نهاده شوند. ۲. برنامهٔ چیزها ای که باید کرده شوند یا مشکلها ای که باید مورد رسیدگی نهاده شوند. واژهٔ agenda به معنی قصد پنهانی نیز هست.
agenda setting : برجسته سازی
دستور کار
بجز صورتجلسه ۱ ) معنای هدف یا دستاورد مورد نظر برای آینده Education was placed firmly on the political agenda in the prime minister's weekend speech ۲ ) هدف یا دلایل نهانی و پشت پرده You may feel there is a hidden agenda, but I am just striving to resolve the issue.