اختیار عمل ( چه اختیار انتخاب نوع عمل چه اختیار انجام عمل )
برابر فارسی عاملیت = گنورِگی
✍ توضیح: A business or organization that provides a service 🏢
🔍 مترادف: Office
✅ مثال: We hired a travel agency to plan our trip.
مداخله
مانند جمله زیر:
human agency and oversight principal
اصل مداخله و نظارت انسانی
An agency is a business or organization that provides a particular service or represents others in a specific industry. The term “agency” is often used to refer to organizations that specialize in advertising, talent representation, or government services.
... [مشاهده متن کامل]
کسب و کار یا سازمانی که خدمات خاصی را ارائه می دهد یا سایرین را در یک صنعت خاص نمایندگی می کند.
اصطلاح "آژانس" اغلب برای اشاره به سازمان هایی استفاده می شود که در تبلیغات، ظهور استعدادها یا خدمات دولتی تخصص دارند.
مثال؛
The advertising agency created a successful marketing campaign for the new product.
In a conversation about the entertainment industry, someone might mention, “I’m represented by a talent agency that helps me find acting opportunities. ”
A person discussing government services might say, “I had to visit the local agency to renew my driver’s license. ”
عاملیت/نمایندگی.
در علوم اجتماعی عاملیت ظرفیت اشخاص برای کنش اجتماعی مستقل و ساخت انتخاب های آزاد خود می باشد.
روانشناسی ( روانشناسی انسان گرا، روانشناسی مثبت گرا، نظریه آلبرت باندورا ) : پویایی، کنشگرایی.
به طورخلاصه این نظریه حاکی از آن است که انسانها میتوانند به طورآگاهانه و عمدی تغییراتی را در محیط ایجاد کنند و برخلاف نظریه های یادگیری شرطی اینگونه نیست که صرفا ادمها به محیط واکنش نشان دهند و رفتارشان تابعی از محیط و پاداش ها و تنبیهات آن باشد.
... [مشاهده متن کامل] رسالت
نهاد، آژانس
مثال: The government agency is responsible for regulating food safety.
آژانس دولتی مسئول نظارت بر ایمنی غذا است.
هیئت
مثال : Agency for Technical Regulation هیئت نظارت فنی
کنشگری
بنگاه، دفتر نمایندگی، عامل، نمایندگی
عاملیت، کارگزاری: در اکثر متون علوم اجتماعی و جامعه شناسی تحت عنوان عاملیت ترجمه شده و جا افتاده است. . عاملیت در مقابل ساختار قرار می گیرد. . دوگانه عاملیت - ساختار
کاریابی - شعبه
نیرو، نیروی فعال، فعالیت، پویایی
. . .
Among those who publicly spoke out to defend her decision to become an adult performer was British - Lebanese author Nasri Atallah, who stated, "The moral indignation . . . is wrong for two reasons. First and foremost, as a woman, she is free to do as she pleases with her body. As a sentient human being with agency, who lives halfway across the world, she is in charge of her own life and owes absolutely nothing to the country where she happened to be born
... [مشاهده متن کامل]
@Wikipedia. com
agency – a term describing
the ability to act and influence your surroundings.
سازمان
نهاد
ارگان
آژانس
اختیار، قدرت انجام دادن یا ندادن کاری، قدرت انتخاب
سازمان/عاملیت
آژانس
agency ( مشترک حملونقل )
واژه مصوب: بنگاه 1
تعریف: دفتری که معاملات املاک در آن انجام شود
کارگزاری سازی، بنگاه سازی، واحدسازی agencification
مدیربرنامه
آژانس , سازمان ؛ مداخله گری , عاملیت
# travel agency
# ( the Central Intelligence Agency ( CIA
# He got the job through the agency of one of his relatives
# She was freed from prison through the agency of her doctor
نمایندگی
اقدام یا مداخله ای برای ایجاد یک اثر خاص
ارگان
موسسه
سازمان
نمایندگی
دفتر
اداره
شعبه
واسطه
نهاد
عاملیت، پویایی
دستگاه
عامل بودن
اداره، اُرگان
اژانس
عاملیت ( در حوزه روانشناسی )
Human Agency: عاملیت انسانی
سازمان
وکالت
فاعلیت ( فلسفه )
عاملیت
بنگاه ، سازمان ، کارگزاری
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٤١)