صفت ( adjective )
• (1) تعریف: having grown to maturity.
• مترادف: grown, mature, ripe
• متضاد: immature, juvenile, young
• مشابه: big, developed, grown-up
• مترادف: grown, mature, ripe
• متضاد: immature, juvenile, young
• مشابه: big, developed, grown-up
- The dog we adopted is an adult male.
[ترجمه mobi] سگی که ما پذیرفتیم، یک سگِ نرِ بالغ است.|
[ترجمه محمد] سگی که ما پذیرفتیم، یک سگ بالغ بود|
[ترجمه مهدیه] سگی که ما پذیرفتیم یک سگ نر بالغ بود|
[ترجمه ستایش حسینخانی] سگی که ما آن را قبول کردیم یک سگ نر بالغ بود.|
[ترجمه 💜🅐🅡🅜🅨⁷⟬⟭💜] سگی که ما به فرزندی قبول کردیم یک سگ نر بالغ است|
[ترجمه گوگل] سگی که ما به فرزندی قبول کردیم یک نر بالغ است[ترجمه ترگمان] سگی که ما به کار بردیم یک مرد بالغ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- This locker room is for adult females; girls have a separate locker room.
[ترجمه محمد م] این رختکن مختص خانم های بزرگسال است . دختران یک رختکن جداگانه دارند .|
[ترجمه ستایش حسینخانی] این رختکن مخصوص زنان بزرگسال است . دختران رختکن جداگانه ای دارند.|
[ترجمه F.n] سگی که ما قبول کردیم یک سگ نر بالغ بود|
[ترجمه گوگل] این رختکن برای زنان بالغ است دختران یک اتاق رختکن جداگانه دارند[ترجمه ترگمان] این اتاق رخت کن برای زنان adult، دخترها اتاق رخت کن جداگانه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: of or relating to adults.
• مترادف: grown-up, mature
• متضاد: childish, infantile, juvenile, minor
• مشابه: big
• مترادف: grown-up, mature
• متضاد: childish, infantile, juvenile, minor
• مشابه: big
- adult conversation
[ترجمه ستایش حسینخانی] مکالمه افراد بزرگسال|
[ترجمه گوگل] مکالمه بزرگسالان[ترجمه ترگمان] گفتگوی بزرگ ترها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- adult education
[ترجمه ستایش حسینخانی] آموزش افراد بزرگسال و بالغ|
[ترجمه گوگل] آموزش بزرگسالان[ترجمه ترگمان] آموزش بزرگسالان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- adult behavior
[ترجمه ستایش حسینخانی] رفتار و خلق و خوی بزگسالان|
[ترجمه گوگل] رفتار بزرگسالان[ترجمه ترگمان] رفتار بزرگسالی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: suitable only for adults.
• مشابه: grown-up, restricted, X-rated
• مشابه: grown-up, restricted, X-rated
- adult films
[ترجمه ابوالفضل] فیلم بزرگسالانه|
[ترجمه ستایش حسینخانی] فیلم بزرگسالان|
[ترجمه اشتری] فیلم مخصوص بزرگسالان|
[ترجمه گوگل] فیلم های بزرگسالان[ترجمه ترگمان] فیلم ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
مشتقات: adulthood (n.)
مشتقات: adulthood (n.)
• (1) تعریف: a person who is fully grown and mature.
• مترادف: grownup
• متضاد: child, juvenile
• مشابه: man, woman
• مترادف: grownup
• متضاد: child, juvenile
• مشابه: man, woman
- The adults sat around the table talking while the children played.
[ترجمه ????] بزرگتر ها دور میز نشستند و در هنگام صحبت کردن بچه ها بازی می کردند|
[ترجمه soroosh] بزرگسالان در اطراف میز نشسته بودند و هنگام صحبت کردن بچه ها بازی میکردند|
[ترجمه someone] بزرگتر ها دور تا دور میز نشسته بودند و بچه ها درحال بازی کردن بودند|
[ترجمه گوگل] بزرگترها دور میز نشسته بودند و بچه ها بازی می کردند[ترجمه ترگمان] بزرگ ترها پشت میز نشستند و بچه ها بازی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- As an adult, she overcame her fear of public speaking.
[ترجمه گوگل] در بزرگسالی، او بر ترس خود از سخنرانی در جمع غلبه کرد
[ترجمه ترگمان] او به عنوان یک فرد بالغ بر ترسش از صحبت عمومی غلبه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او به عنوان یک فرد بالغ بر ترسش از صحبت عمومی غلبه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: a mature animal or plant.
- The farmer put the plants into two groups: seedlings and adults.
[ترجمه گوگل] کشاورز گیاهان را به دو گروه نهال و بالغ تقسیم کرد
[ترجمه ترگمان] کشاورز گیاهان را به دو گروه تقسیم کرد: نهال ها و بزرگسالان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] کشاورز گیاهان را به دو گروه تقسیم کرد: نهال ها و بزرگسالان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: a person who is considered legally responsible.
• متضاد: juvenile, minor
• متضاد: juvenile, minor
- As an adult, she can enter into a legal contract.
[ترجمه گوگل] به عنوان یک بزرگسال، او می تواند یک قرارداد قانونی منعقد کند
[ترجمه ترگمان] او به عنوان یک فرد بالغ می تواند وارد یک قرارداد حقوقی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او به عنوان یک فرد بالغ می تواند وارد یک قرارداد حقوقی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- At age twenty-one, he will be transferred to a prison for adults.
[ترجمه سلوا] در سن بیست و یک سادگی، او به زندان بزرگسالان منتقل خواهد شد.|
[ترجمه گوگل] در بیست و یک سالگی به زندان بزرگسالان منتقل می شود[ترجمه ترگمان] در سن بیست و یک سالگی، او برای بزرگسالان به زندان منتقل خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید