فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: adores, adoring, adored
حالات: adores, adoring, adored
• (1) تعریف: to worship as a divinity.
• مترادف: hallow, revere, worship
• مشابه: deify, exalt, honor, idolize, love, venerate
• مترادف: hallow, revere, worship
• مشابه: deify, exalt, honor, idolize, love, venerate
- They come to church to adore their Savior.
[ترجمه A.A] آنها به کلیسا می آیند تا ناجی خود را پرستش کنند|
[ترجمه لیلا نوری] آنها برای ستایش منجی خود به کلیسا می آیند.|
[ترجمه گوگل] آنها به کلیسا می آیند تا منجی خود را ستایش کنند[ترجمه ترگمان] آن ها به کلیسا می آیند تا ناجی خود را ستایش کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: to love and admire deeply or intensely.
• مترادف: love
• متضاد: despise, detest, hate
• مشابه: cherish, dote on, fancy, idolize, worship
• مترادف: love
• متضاد: despise, detest, hate
• مشابه: cherish, dote on, fancy, idolize, worship
- He adores his grandmother and never forgets to call her.
[ترجمه لیلانوری] او عاشق مادربزرگش است و همیشه به او زنگ می زند.|
[ترجمه گوگل] او مادربزرگش را دوست دارد و هرگز فراموش نمی کند که به او زنگ بزند[ترجمه ترگمان] او مادربزرگش را دوست دارد و هرگز فراموش نمی کند که او را صدا بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Now that he's a big rock musician, he has money and fans who adore him.
[ترجمه گوگل] اکنون که او یک نوازنده بزرگ راک است، پول و طرفدارانی دارد که او را میپرستند
[ترجمه ترگمان] حالا که او یک موسیقی دان راک بزرگ است، او پول و طرفدارانی دارد که او را تحسین می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] حالا که او یک موسیقی دان راک بزرگ است، او پول و طرفدارانی دارد که او را تحسین می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: (informal) to have a great liking for.
• مترادف: fancy, love
• متضاد: abominate, despise, dislike, hate, loathe
• مشابه: appreciate, enjoy, like, relish
• مترادف: fancy, love
• متضاد: abominate, despise, dislike, hate, loathe
• مشابه: appreciate, enjoy, like, relish
- I adore ballet, but I was never good enough to dance professionally.
[ترجمه لیلانوری] من عاشق باله هستم ، ولی هرگز حرفه ای نرقصیده ام.|
[ترجمه گوگل] من عاشق باله هستم، اما هرگز آنقدر خوب نبودم که بتوانم حرفه ای برقصم[ترجمه ترگمان] من باله رو می پرستم، اما هیچ وقت انقدر خوب نبودم که حرفه ای برقصم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She adores chocolate, so we usually bring her a box when we visit.
[ترجمه A.A] او عجیب شکلات دوست داره پس وقتی میرویم سر بزنیم معمولا یک جعبه برایش می آوریم|
[ترجمه لیلانوری] او عاشق شکلات است، بنابراین برای دیدن او یک جعبه شکلات می بریم.|
[ترجمه گوگل] او شکلات را دوست دارد، بنابراین معمولاً هنگام بازدید برای او جعبه می آوریم[ترجمه ترگمان] او عاشق شکلات است، بنابراین ما معمولا وقتی به دیدنش برویم یک جعبه برایش میاریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- I adore it when you massage my neck like that.
[ترجمه لیلانوری] من عاشق این هستم که گردنم را آنطور مالش بدهی.|
[ترجمه گوگل] وقتی گردنم را آنطوری ماساژ می دهی دوستش دارم[ترجمه ترگمان] وقتی گردنم را مثل این ماساژ می دهی آن را می پرستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
مشتقات: adoringly (adv.), adorer (n.)
مشتقات: adoringly (adv.), adorer (n.)
• : تعریف: to worship.
• مترادف: worship
• مشابه: idolize
• مترادف: worship
• مشابه: idolize