اسم ( noun )
• (1) تعریف: the act, process, or result of allowing entry.
• مترادف: entr�e, entrance, entry
• متضاد: expulsion
• مشابه: access, arrival, ingress
• مترادف: entr�e, entrance, entry
• متضاد: expulsion
• مشابه: access, arrival, ingress
- She was in charge of the admission of sick people to the hospital.
[ترجمه مهدی قاسمی] او مسئول پذیرش بیماران به بیمارستان بود.|
[ترجمه saeed.af] اون مسئول پذیرش مریض ها در بیمارستان بود.|
[ترجمه گوگل] او مسئول پذیرش بیماران در بیمارستان بود[ترجمه ترگمان] او مسئول پذیرش بیمارستان بیماران به بیمارستان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- They were refused admission to the restaurant because they were barefoot.
[ترجمه مهدی قاسمی] به آنها اجازه ورود به رستوران را ندادند زیرا آنها پابرهنه بودند.|
[ترجمه گوگل] آنها به دلیل پابرهنه بودن از ورود به رستوران خودداری کردند[ترجمه ترگمان] آن ها اجازه ورود به رستوران را ندادند، چون پابرهنه بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: the price for entry.
• مشابه: cost, fare, price, ticket
• مشابه: cost, fare, price, ticket
- Admission to this movie is only two dollars.
[ترجمه Mohamad daichi] بلیط ورود برای این فیلم. فقط دو دلار|
[ترجمه مهدی مظفری] بلیط این فیلم فقط دو دلاره|
[ترجمه گوگل] ورودی این فیلم فقط دو دلار است[ترجمه ترگمان] پذیرش این فیلم تنها دو دلار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: the act of confessing.
• مترادف: confession
• مشابه: acknowledgment, avowal, profession
• مترادف: confession
• مشابه: acknowledgment, avowal, profession
- We read about the mayor's admission of guilt in the newspaper this morning.
[ترجمه گوگل] خبر اعتراف شهردار به گناه را صبح امروز در روزنامه خواندیم
[ترجمه ترگمان] امروز صبح در مورد اعتراف شهردار در روزنامه میخونیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] امروز صبح در مورد اعتراف شهردار در روزنامه میخونیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (4) تعریف: acknowledgment or acceptance of a point at issue.
• مترادف: concession
• متضاد: denial
• مشابه: acknowledgment, surrender
• مترادف: concession
• متضاد: denial
• مشابه: acknowledgment, surrender
- His admission of the other candidate's point during the debate surprised us.
[ترجمه m.sor] پذیرش نظرات دیگر کاندیداها در مناظره از طرف او ما را شگفت زده کرد|
[ترجمه گوگل] اعتراف او به نکته کاندیدای دیگر در جریان مناظره ما را شگفت زده کرد[ترجمه ترگمان] پذیرش او از طرف دیگر در طول این بحث ما را شگفت زده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید