صفت ( adjective )
مشتقات: adaptability (n.), adaptableness (n.)
مشتقات: adaptability (n.), adaptableness (n.)
• (1) تعریف: having the capacity to be adapted.
• مترادف: adjustable, conformable, modifiable
• متضاد: unadaptable
• مشابه: alterable, changeable, flexible, malleable, plastic, pliable, variable
• مترادف: adjustable, conformable, modifiable
• متضاد: unadaptable
• مشابه: alterable, changeable, flexible, malleable, plastic, pliable, variable
- This sofa is adaptable for use as a bed.
[ترجمه گوگل] این مبل برای استفاده به عنوان تخت خواب قابل تطبیق است
[ترجمه ترگمان] این مبل برای استفاده به عنوان تخت خواب، سازگار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] این مبل برای استفاده به عنوان تخت خواب، سازگار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: having the ability to adjust to particular needs or conditions.
• مترادف: adjustable, flexible
• متضاد: unadaptable
• مشابه: accommodating, amenable, changeable, compliant, conformable, elastic, fluid, malleable, plastic, pliable, supple
• مترادف: adjustable, flexible
• متضاد: unadaptable
• مشابه: accommodating, amenable, changeable, compliant, conformable, elastic, fluid, malleable, plastic, pliable, supple
- The more adaptable a species is, the more likely it will survive.
[ترجمه گوگل] هرچه یک گونه سازگارتر باشد، احتمال زنده ماندن آن بیشتر است
[ترجمه ترگمان] هر چه بیشتر با یک گونه سازگار باشد، احتمال بیشتری وجود دارد که زنده بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] هر چه بیشتر با یک گونه سازگار باشد، احتمال بیشتری وجود دارد که زنده بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Our company needs to be adaptable to changing consumer tastes.
[ترجمه مرتضی] شرکت نیاز داره که ( باید ) نسبت به تغییر ذائقه های مشتری سازش پذیر باشد|
[ترجمه گوگل] شرکت ما باید با تغییر سلیقه مصرف کننده سازگار باشد[ترجمه ترگمان] شرکت ما باید با تغییر ذائقه مصرف کننده سازگار باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید