abstract art

جمله های نمونه

1. He is not in the least interested in abstract art.
[ترجمه گوگل]او کمترین علاقه ای به هنر انتزاعی ندارد
[ترجمه ترگمان]او کم ترین علاقه ای به هنر انتزاعی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Modern abstract art is outside my province.
[ترجمه گوگل]هنر انتزاعی مدرن خارج از استان من است
[ترجمه ترگمان]هنر انتزاعی مدرن در خارج از استان من است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Abstract art is an acquired taste.
[ترجمه گوگل]هنر انتزاعی یک ذوق اکتسابی است
[ترجمه ترگمان]هنر انتزاعی یک مزه اکتسابی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There is no abstract art. You must always start with something. Afterward you can remove all traces of reality. Pablo Picasso
[ترجمه گوگل]هنر انتزاعی وجود ندارد همیشه باید با چیزی شروع کرد پس از آن می توانید تمام آثار واقعیت را حذف کنید پابلو پیکاسو
[ترجمه ترگمان]هنر انتزاعی وجود ندارد همیشه باید با چیزی شروع کنید پس از آن می توانید تمام آثار واقعیت را از بین ببرید پابلو پیکاسو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A lot of people don't like abstract art.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم هنر انتزاعی را دوست ندارند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم هنر انتزاعی را دوست ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Pieces of abstract art do not suddenly change colour because we have moved them from artificial light to daylight.
[ترجمه گوگل]قطعات هنر انتزاعی ناگهان تغییر رنگ نمی دهند زیرا ما آنها را از نور مصنوعی به نور روز منتقل کرده ایم
[ترجمه ترگمان]قطعات هنر انتزاعی به طور ناگهانی تغییر رنگ نمی دهند زیرا ما آن ها را از نور مصنوعی به نور روز منتقل کرده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. For that reason, abstract art has been anxious to distance itself from decoration.
[ترجمه گوگل]به همین دلیل، هنر انتزاعی مشتاق فاصله گرفتن از دکوراسیون بوده است
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل است که هنر انتزاعی از تزیین خود دور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Many people find it difficult to understand abstract art.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم درک هنر انتزاعی را دشوار می دانند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم درک هنر انتزاعی را مشکل می دانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He did a lot of abstract art in the sixties, but he's moved on since then.
[ترجمه گوگل]او در دهه شصت هنرهای انتزاعی زیادی انجام داد، اما از آن زمان به بعد ادامه داد
[ترجمه ترگمان]او خیلی از هنر انتزاعی در دهه شصت بود، اما از آن زمان به بعد نقل مکان کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Really I prefer abstract art, but it's more difficult to sell.
[ترجمه گوگل]من واقعاً هنر انتزاعی را ترجیح می دهم، اما فروش آن دشوارتر است
[ترجمه ترگمان]واقعا هنر انتزاعی را ترجیح می دهم، اما فروش آن مشکل تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Thirdly, the abstract Art Chinese Ink and wash in contemporary period.
[ترجمه گوگل]سوم، هنر انتزاعی جوهر چینی و شستشو در دوره معاصر
[ترجمه ترگمان]سوم، جوهر انتزاعی هنر چین جوهر را در دوره معاصر شستشو می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Kandinsky seeks to establish pure aesthetics through abstract art.
[ترجمه گوگل]کاندینسکی به دنبال ایجاد زیبایی شناسی ناب از طریق هنر انتزاعی است
[ترجمه ترگمان]Kandinsky به دنبال ایجاد زیبایی خالص از طریق هنر انتزاعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There were two important features in his abstract art:one was his behavior towards color, the other was his behavior in painting towards musicality.
[ترجمه گوگل]در هنر انتزاعی او دو ویژگی مهم وجود داشت: یکی رفتارش با رنگ و دیگری رفتارش در نقاشی نسبت به موسیقی
[ترجمه ترگمان]دو ویژگی مهم در هنر انتزاعی او وجود داشت: یکی از رفتار او نسبت به رنگ ها بود، دیگری رفتار او در نقاشی با musicality بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Abstract art that doesn't represent anything shouldn't be considered art at all.
[ترجمه گوگل]هنر انتزاعی که چیزی را نشان نمی دهد، اصلاً نباید هنر تلقی شود
[ترجمه ترگمان]هنر انتزاعی که نماینده هیچ چیز نیست نباید به عنوان هنر در نظر گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• 20th century art movement in which attitudes and emotions are expressed through nonrepresentational means

پیشنهاد کاربران

abstract art: هنر انتزاعی
هنر انتزاعی ، هنر آبستره ، هنر تجریدی
هنر مجرد یا هنر انتزاعی یا هنر آبستره ( به فرانسوی: Art abstrait ) به هنری گفته می شود که هیچ صورت یا شکل طبیعی در جهان در آن قابل شناسایی نیست و فقط از رنگ و فرم های تمثیلی و غیرطبیعی برای بیان مفاهیم خود بهره می گیرد. این اصطلاح معمولاً در مقابل هنر فیگوراتیو استفاده می شود و در معنای وسیعش می تواند به هر نوع هنری گفته شود که [اشیاء] و رخدادهای قابل شناخت را بازنمایی نمی کنند ولی عموما به آن گونه از آفرینش های هنر مدرن گفته می شود که از هر گونه تقلید طبیعت یا شبیه سازی آن به مفهوم مرسوم آن در هنر اروپایی روی می گردانند.
...
[مشاهده متن کامل]

تاریخچه
در ابتدای قرن بیستم این واژه بیشتر برای مکاتب هنری چون کوبیسم و فوتوریسم به کار می رفت چرا که در این گونه مکاتب طبیعت در صورت های ساده یا مبالغه شده تنها تصوری از موضوع طبیعی اصلی بیان می شد. در نقاشی های این گونه سبک ها هدف عموما ضبط و روایت حقیقت اشیاء بود نه لزوما شکل ظاهری آنها. به گفتهٔ مورخان هنر مدرن، کاندینسکی نخستین نقاشی است که حدود سال ۱۹۱۰ نخستین نقاشی کاملاً غیر بازنما را عرضه کرده است و از آن پس هنر انتزاعی مدرن در بسیاری از جنبش ها و مکاتب هنری مختلف پرورانده شده است.
تجریدگرایی
تجریدگرایی به رعایت اصول و جنبه های عملی تجرید به منظور هر چه ساده تر کردن اثر هنری از یک سو و هر چه گویاتر و غنی تر کردن زبان و بیان آن از سوی دیگر گفته می شود. در حوزه هنرها و ادبیات فارسی تجرید را اغلب ایجاز نامیده اند.
آثار سعدی و حافظ از نمونه های برجستهٔ تجریدگرایی و اصالت ایجاز در ادبیات کهن فارسی به حساب می آیند.
Art with a degree of independence from visual references in the world

هنرهای مفهومی
abstract art ( هنرهای تجسمی )
واژه مصوب: هنر انتزاعی
تعریف: شیوه‏ای از بیان تجسمی که در آن هنرمند با بهره‏گیری از ذهنیت فردی و اجتناب از بازنمایی پدیده‏ها و اشکال طبیعی و مصنوع آثار خود را بیافریند
هنر انتزاعی

بپرس