• : تعریف: a place where animals are killed and cut up for food; slaughterhouse.
جمله های نمونه
1. The sheep were driven to the local abattoir.
[ترجمه گوگل]گوسفندها به کشتارگاه محلی رانده شدند [ترجمه ترگمان]گوسفندان به سوی the محلی رانده شدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The lambs are taken to the local abattoir to be slaughtered.
[ترجمه گوگل]بره ها را برای ذبح به کشتارگاه محلی می برند [ترجمه ترگمان]بره ها به بیمارستان محلی برده می شوند تا قتل عام شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. And the Gig Mon abattoir in Llangefni, Anglesey, owned by the same firm, is working at half capacity.
[ترجمه گوگل]و کشتارگاه Gig Mon در Llangefni، Anglesey، متعلق به همان شرکت، با نصف ظرفیت کار می کند [ترجمه ترگمان]و the Mon در Llangefni، که تحت مالکیت همان شرکت است، با نیمی از ظرفیت کار می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The farm was linked to the Cheale Meats abattoir in Essex, where foot and mouth was first discovered.
[ترجمه گوگل]مزرعه به کشتارگاه Cheale Meats در اسکس مرتبط بود، جایی که برای اولین بار پا و دهان کشف شد [ترجمه ترگمان]مزرعه به the Meats abattoir در اسکس مرتبط بود که در آن پا و دهانه اولین بار کشف شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Dried blood is another animal product from the abattoir, this time to supply nitrogen.
[ترجمه گوگل]خون خشک یکی دیگر از محصولات حیوانی کشتارگاه است که این بار برای تامین نیتروژن است [ترجمه ترگمان]خون خشک شده یک محصول حیوانی دیگر از the، این بار برای تامین نیتروژن است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Alberto Adriano, a 39-year-old abattoir worker, died on June 1
[ترجمه گوگل]آلبرتو آدریانو، کارگر 39 ساله کشتارگاه، در 1 ژوئن درگذشت [ترجمه ترگمان]آلبرتو Adriano، یک کارگر ۳۹ ساله اهل abattoir، در روز ۱ ژوئن درگذشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A short trip to the abattoir and her brief lie is over.
[ترجمه Kaveh Behnia] یک سفر کوتاه به آن کشتارگاه و ( دیگر ) دروغ کوچک آن زن تمام است.
|
[ترجمه گوگل]سفر کوتاهی به کشتارگاه و دروغ کوتاه او به پایان رسیده است [ترجمه ترگمان]یه سفر کوتاه به کشتارگاه و دروغ هاش تموم شده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Those people handling dead animals, such as abattoir workers and tanners, are at most risk of developing cutaneous anthrax.
[ترجمه گوگل]افرادی که با حیوانات مرده کار می کنند، مانند کارگران کشتارگاه و دباغ ها، بیشتر در معرض خطر ابتلا به سیاه زخم پوستی هستند [ترجمه ترگمان]آن هایی که از حیوانات مرده مانند abattoir و دباغان)استفاده می کنند، در معرض خطر توسعه سیاه زخم پوستی قرار دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A Judas goat led sheep into the abattoir.
[ترجمه گوگل]یک بز یهودا گوسفندان را به داخل کشتارگاه برد [ترجمه ترگمان]بز یهودا گوسفند را به the برد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. You went out with that girl from the abattoir.
[ترجمه گوگل]تو با اون دختر از کشتارگاه رفتی بیرون [ترجمه ترگمان]تو با اون دختره از کشتارگاه رفتی بیرون [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The cows were moved to abattoir and be killed for their meats.
[ترجمه گوگل]گاوها به کشتارگاه منتقل شدند و برای گوشتشان کشته شدند [ترجمه ترگمان]گاوها به abattoir منتقل شدند و برای گوشت خود کشته شدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The abattoir was once a marvel.
[ترجمه گوگل]کشتارگاه زمانی یک شگفتی بود [ترجمه ترگمان]کشتارگاه یک معجزه بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. One of the outbreaks confirmed yesterday was the first in Cornwall-an abattoir near Launceston.
[ترجمه گوگل]یکی از شیوع هایی که دیروز تایید شد، اولین مورد در کورنوال بود - کشتارگاهی در نزدیکی لانستون [ترجمه ترگمان]یکی از the که دیروز تایید شد، اولین بار در کورنوال - an در نزدیکی Launceston بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The Sun he bought long ago from Hugh Cudlipp was a misbegotten creation heading straight for the abattoir.
[ترجمه گوگل]خورشیدی که او مدتها پیش از هیو کادلیپ خرید، مخلوقی نادرست بود که مستقیماً به سمت کشتارگاه میرفت [ترجمه ترگمان]خورشیدی که مدت ها قبل از هیو Cudlipp خریده بود، a بود که مستقیما به سمت abattoir حرکت می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• slaughterhouse, place where animals are butchered for their meat (french) an abattoir is a place where animals are killed for meat.
پیشنهاد کاربران
a slaughterhouse مسلخ ، کشتارگاه
قصابخانه، کشتارگاه
abattoir ( علوم و فنّاوری غذا ) واژه مصوب: مجتمع کشتارگاهی تعریف: مجموعه امکاناتی شامل محل نگهداری دام و خط کشتار و سردخانه و تجهیزات فراوری محصولات جانبی و تصفیۀ فاضلاب
کشتارگاه [slaughterhouse] # The animals are slaughtered in abattoirs # The lambs are taken to the local abattoir to be slaughtered