فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to become less in amount, degree, or intensity; subside.
• مترادف: decrease, diminish, fall, fall off, lessen, let up, slacken, subside
• متضاد: augment, intensify, revive, rise
• مشابه: attenuate, blow over, cool, decline, let down, lull, mitigate, moderate, reduce, relent, remit, settle, sink, slack
• مترادف: decrease, diminish, fall, fall off, lessen, let up, slacken, subside
• متضاد: augment, intensify, revive, rise
• مشابه: attenuate, blow over, cool, decline, let down, lull, mitigate, moderate, reduce, relent, remit, settle, sink, slack
- The wind died down as the storm abated.
[ترجمه گوگل] با کم شدن طوفان باد خاموش شد
[ترجمه ترگمان] وقتی طوفان فروکش کرد باد فروکش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] وقتی طوفان فروکش کرد باد فروکش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- When the pain finally abated, he fell asleep.
[ترجمه محمّدامین] سرانجام زمانی که درد کاهش یافت، او خوابش برد.|
[ترجمه گوگل] وقتی درد بالاخره کم شد، خوابش برد[ترجمه ترگمان] وقتی که درد بالاخره فروکش کرد، او به خواب رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: abates, abating, abated
حالات: abates, abating, abated
• (1) تعریف: to reduce in degree, amount, or intensity.
• مترادف: bate, decrease, lessen, slacken
• متضاد: augment, intensify
• مشابه: attenuate, cool, mitigate, moderate, modify, mollify, reduce, taper, temper
• مترادف: bate, decrease, lessen, slacken
• متضاد: augment, intensify
• مشابه: attenuate, cool, mitigate, moderate, modify, mollify, reduce, taper, temper
- The sight of his tears abated her anger.
[ترجمه گوگل] دیدن اشک های او عصبانیت او را فروکش کرد
[ترجمه ترگمان] از دیدن اشک های او خشمش فروکش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] از دیدن اشک های او خشمش فروکش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: in law, to suppress or annul.
• مترادف: annul, nullify
• مشابه: invalidate, quash, suppress, vitiate
• مترادف: annul, nullify
• مشابه: invalidate, quash, suppress, vitiate
- The IRS will abate the penalty in certain circumstances.
[ترجمه گوگل] IRS در شرایط خاص مجازات را کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان] IRS در برخی شرایط خاص مجازات را کاهش خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] IRS در برخی شرایط خاص مجازات را کاهش خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید