asymptomatic

/ˌeˌsɪmptəˈmætɪk//ˌeɪsɪmptəˈmætɪk/

معنی: بدون علامت، بدون نشانهء مرض
معانی دیگر: (پزشکی) بیماری فاقد نشانه ی پیش آگاه ساز، بیماری بی نشانه، طب بدون علامت، بدون نشانه ء مر­

جمله های نمونه

1. I have patients who are HIV-positive and asymptomatic.
[ترجمه گوگل]من بیمارانی دارم که HIV مثبت و بدون علامت هستند
[ترجمه ترگمان]من بیمارانی دارم که اچ آی وی مثبت و asymptomatic هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It is commonly asymptomatic in anaemic patients.
[ترجمه گوگل]در بیماران کم خون معمولاً بدون علامت است
[ترجمه ترگمان]این بیماری عموما در بیماران کم خون asymptomatic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Thorough examination including endoscopy with biopsy of asymptomatic patients, however, is hardly conceivable because of ethical reasons.
[ترجمه گوگل]با این حال، معاینه کامل از جمله آندوسکوپی با بیوپسی از بیماران بدون علامت، به دلایل اخلاقی به سختی قابل تصور است
[ترجمه ترگمان]با این حال، بررسی کامل شامل endoscopy با بیوپسی of از بیماران asymptomatic به دلیل دلایل اخلاقی قابل تصور نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Many patients are asymptomatic or have mild flu-like symptoms.
[ترجمه گوگل]بسیاری از بیماران بدون علامت هستند یا علائم خفیف شبیه آنفولانزا دارند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از بیماران مبتلا به symptoms یا علائم خفیف آنفلوآنزا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Perhaps I have an asymptomatic case and transmitted the virus to him.
[ترجمه گوگل]شاید من یک مورد بدون علامت دارم و ویروس را به او منتقل کرده ام
[ترجمه ترگمان]شاید یک پرونده جنایی داشته باشم و ویروس را به او منتقل کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. All patients were initially asymptomatic and remained so during follow-up.
[ترجمه گوگل]همه بیماران در ابتدا بدون علامت بودند و در طول پیگیری نیز بدون علامت بودند
[ترجمه ترگمان]همه بیماران در ابتدا asymptomatic بودند و در طول پی گیری این کار را انجام می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Many patients with substantial deformities remain asymptomatic, but they are at increased risk of neurological damage with the passage of time.
[ترجمه گوگل]بسیاری از بیماران با ناهنجاری های قابل توجه بدون علامت باقی می مانند، اما با گذشت زمان در معرض خطر آسیب های عصبی هستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از بیمارانی که دچار تغییر شکل و نقص اساسی هستند، همچنان asymptomatic باقی می مانند، اما با گذر زمان، خطر آسیب عصبی را افزایش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This complication is usually asymptomatic and resolves following withdrawal of the diuretic.
[ترجمه گوگل]این عارضه معمولاً بدون علامت است و با قطع مصرف دیورتیک برطرف می شود
[ترجمه ترگمان]این پیچیدگی معمولا asymptomatic است و پس از کناره گیری of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In the asymptomatic patient, there is no urgency to begin treatment.
[ترجمه گوگل]در بیمار بدون علامت، هیچ فوریتی برای شروع درمان وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]در بیمار asymptomatic، هیچ ضرورتی برای شروع درمان وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Most affected individuals are asymptomatic, but aPProximately one-third will have xanthine stones.
[ترجمه گوگل]اکثر افراد مبتلا بدون علامت هستند، اما تقریباً یک سوم آنها سنگ گزانتین دارند
[ترجمه ترگمان]اکثر افراد آسیب دیده asymptomatic هستند، اما approximately نفر سوم دارای سنگ xanthine خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Two clinically asymptomatic infants showed a suprarenal right-sided mass, one infant had a mediastinal tumour with tracheal compression causing immediate postnatal dyspnoea.
[ترجمه گوگل]دو نوزاد بدون علامت بالینی توده سمت راست فوق کلیه را نشان دادند، یک نوزاد تومور مدیاستن با فشرده سازی نای داشت که باعث تنگی نفس بلافاصله پس از تولد می شد
[ترجمه ترگمان]دو نوزاد از لحاظ بالینی mass a را نشان دادند که یک نوزاد دارای تومور mediastinal با فشرده سازی tracheal بود که باعث زایمان فوری پس از زایمان شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Cardiac Outcomes After Screening for Asymptomatic Coronary Artery Disease in Patients With Type 2 Diabetes:The DIAD Study: A Randomized Controlled Trial.
[ترجمه گوگل]پیامدهای قلبی پس از غربالگری بیماری عروق کرونر بدون علامت در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2: مطالعه DIAD: یک کارآزمایی تصادفی کنترل شده
[ترجمه ترگمان]نتایج قلبی پس از غربالگری برای درمان بیماری های قلبی عروقی در بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲: مطالعه DIAD: یک امتحان کنترل شده تصادفی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We do not know whether angioplasty has an impact on the asymptomatic high-grade stenosis in the infarct territory.
[ترجمه گوگل]ما نمی دانیم که آیا آنژیوپلاستی بر تنگی بدون علامت درجه بالا در ناحیه انفارکتوس تأثیر دارد یا خیر
[ترجمه ترگمان]ما نمی دانیم که آیا angioplasty تاثیری بر the درجه بالا در منطقه infarct دارد یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The cardiovascular tests conventionally used for detecting sympathetic autonomic neuropathy may not be adequate to detect a mild, otherwise asymptomatic neuropathy.
[ترجمه گوگل]آزمایش‌های قلبی عروقی که معمولاً برای تشخیص نوروپاتی اتونوم سمپاتیک استفاده می‌شوند ممکن است برای تشخیص نوروپاتی خفیف و در غیر این صورت بدون علامت کافی نباشند
[ترجمه ترگمان]آزمایش های قلبی عروقی که به طور معمول برای تشخیص ناخوشی مستقل عصبی مورد استفاده قرار می گیرند ممکن است برای تشخیص یک ناخوشی ملایم، در غیر این صورت، مناسب نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In a recent study colonoscopy was performed on 210 asymptomatic subjects aged 50-75 years with negative faecal occult bloods.
[ترجمه گوگل]در یک مطالعه اخیر کولونوسکوپی بر روی 210 فرد بدون علامت 50 تا 75 ساله با خون مخفی مدفوع منفی انجام شد
[ترجمه ترگمان]در مطالعه اخیر، عمل های colonoscopy در ۲۱۰ مورد asymptomatic بین ۵۰ تا ۷۵ سال با faecal منفی bloods انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بدون علامت (صفت)
asymptomatic

بدون نشانهء مرض (صفت)
asymptomatic

انگلیسی به انگلیسی

• without symptoms

پیشنهاد کاربران

بپرس