apropos of

/ˌæprəˈpoʊʌv//ˌæprəˈpəʊɒv/

درباره ی، درباب، در مورد، درباره ء

جمله های نمونه

1. He had nothing to say apropos of the latest developments.
[ترجمه گوگل]او در مورد آخرین تحولات چیزی برای گفتن نداشت
[ترجمه ترگمان]او در مورد آخرین پیشرفت ها چیزی برای گفتن نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Apropos of nothing, he suddenly asked me if I liked cats!
[ترجمه گوگل]بر خلاف هیچ، او ناگهان از من پرسید که آیا گربه ها را دوست دارم!
[ترجمه ترگمان]و ناگهان از من پرسید که آیا از گربه خوشم می آید یا نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She had nothing to say apropos of the latest developments.
[ترجمه گوگل]او در مورد آخرین تحولات چیزی برای گفتن نداشت
[ترجمه ترگمان]او در مورد آخرین پیشرفت ها حرفی برای گفتن نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The story was introduced apropos of nothing.
[ترجمه گوگل]داستان بر اساس هیچ چیز معرفی شد
[ترجمه ترگمان]این داستان بدون هیچ مقدمه ای وارد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. George Orwell once asked, apropos of publishers, "Why don't they just say, "We don't want your poems"?"
[ترجمه گوگل]جورج اورول یک بار در مقابل ناشران پرسید: "چرا آنها فقط نمی گویند "ما شعرهای شما را نمی خواهیم"؟
[ترجمه ترگمان]جورج اورول زمانی سوال کرد: \"چرا آن ها فقط می گویند،\" ما t را نمی خواهیم \"؟\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Apropos of closing night, we almost had a crisis.
[ترجمه گوگل]به دلیل شب تعطیلی، تقریباً دچار بحران شدیم
[ترجمه ترگمان]درباره اینکه شب تعطیل است، نزدیک بود دچار بحران شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mr Green went to see Mr White apropos of buying a house.
[ترجمه گوگل]آقای گرین به دیدن آقای وایت رفت که پیشنهاد خرید یک خانه را دارد
[ترجمه ترگمان]آقای گرین به دیدن آقای وایت برای خرید یک خانه رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Shipwrecks are apropos of nothing.
[ترجمه گوگل]کشتی غرق شده چیزی نیست
[ترجمه ترگمان]shipwrecks در مورد هیچ چیز مناسب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس