antihistamine

/ˌæntiˈhɪstəmən//ˌæntiˈhɪstəmiːn/

(داروسازی) ضد هیستامین، آنتی هیستامین، داروی ضد حساسیت یا آلرژی، طب موادی که برای درمان حساسیت بکار رفته و باعکخنثی کردن اثر هیستامین دربافت ها می شوند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: antihistaminic (adj.)
• : تعریف: any of various drugs used to treat allergies and colds by inhibiting the effects of histamine production in the body.

جمله های نمونه

1. Antihistamine is often used to treat hay fever and insect bites.
[ترجمه گوگل]آنتی هیستامین اغلب برای درمان تب یونجه و نیش حشرات استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]antihistamine اغلب برای درمان تب یونجه و گاز حشرات استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Antihistamine tablets can be bought from the chemist without a prescription.
[ترجمه محمد جواد] قرص های ضد آلرژی می توانند از داروخانه بدون نسخه خریداری شوند.
|
[ترجمه گوگل]قرص های آنتی هیستامین را می توان بدون نسخه از شیمیدان خریداری کرد
[ترجمه ترگمان]قرص antihistamine را میتوان بدون تجویز پزشک از شیمیدان خریداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Discovered the first antihistamine, a drug effective against allergies, 194
[ترجمه گوگل]کشف اولین آنتی هیستامین، دارویی موثر در برابر آلرژی، 194
[ترجمه ترگمان]کشف اولین آنتی هیستامین، یک دارو موثر در برابر آلرژی، ۱۹۴
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. An over-the-counter antihistamine may be helpful. You may also take decongestant.
[ترجمه گوگل]یک آنتی هیستامین بدون نسخه ممکن است مفید باشد همچنین ممکن است ضد احتقان مصرف کنید
[ترجمه ترگمان]یک آنتی antihistamine بیش از حد ممکن است مفید باشد شما هم چنین ممکن است decongestant را بردارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And the hestemit Antihistamine ? drugs may offer an infective effective ? treatment .
[ترجمه گوگل]و آنتی هیستامین هستمیت؟ داروها ممکن است یک اثر عفونی ارائه دهند؟ رفتار
[ترجمه ترگمان]و the antihistamine؟ مواد مخدر ممکن است موثر و موثر باشد؟ درمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Pharmacological research also indicated that R2 had the antihistamine action and inhibited degranulation of mastocyte.
[ترجمه گوگل]تحقیقات فارماکولوژیک همچنین نشان داد که R2 دارای اثر آنتی هیستامینی بوده و از دگرانولاسیون ماستوسیت ها جلوگیری می کند
[ترجمه ترگمان]تحقیقات Pharmacological همچنین نشان داد که R۲ بار آنتی antihistamine را داشت و degranulation of را مهار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Fexofenadine is a new antihistamine drug used to treat anaphylaxis and is not sedative and hypnotic.
[ترجمه گوگل]فکسوفنادین یک داروی آنتی هیستامین جدید است که برای درمان آنافیلاکسی استفاده می شود و آرامبخش و خواب آور نیست
[ترجمه ترگمان]fexofenadine یک داروی آنتی antihistamine جدید است که برای درمان anaphylaxis مورد استفاده قرار می گیرد و آرام بخش و آرام بخش نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. So, the mangosteen is a natural antihistamine and a natural anti-inflammatory.
[ترجمه گوگل]بنابراین، ترنجبین یک آنتی هیستامین طبیعی و یک ضد التهاب طبیعی است
[ترجمه ترگمان]بنابراین the یک آنتی antihistamine طبیعی و یک آنتی التهابی طبیعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You should also carry an antihistamine pill, such as diphenhydramine( Benadryl, others), because the effects of epinephrine are only temporary.
[ترجمه گوگل]همچنین باید یک قرص آنتی هیستامین مانند دیفن هیدرامین (بنادریل و غیره) همراه داشته باشید، زیرا اثرات اپی نفرین موقتی است
[ترجمه ترگمان]شما هم چنین باید یک قرص بخورید، مثل diphenhydramine (بنادریل و غیره)، زیرا تاثیرات آدرنالین فقط موقتی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Methods: Schultz - dale reaction, antihistamine alleviating pruritus test and cornea surface anesthesia test.
[ترجمه گوگل]روش کار: واکنش شولتز - دیل، آزمایش ضد خارش آنتی هیستامین و آزمایش بی حسی سطح قرنیه
[ترجمه ترگمان]روش ها: واکنش های شولتز و dale، antihistamine alleviating تست pruritus و تست بی حسی سطح قرنیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The antihistamine made her feel more comfortable.
[ترجمه گوگل]آنتی هیستامین باعث شد او احساس راحتی بیشتری کند
[ترجمه ترگمان]این آنتی antihistamine باعث شد احساس راحتی بیشتری داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The secretions produced during sex are natural antihistamine.
[ترجمه گوگل]ترشحات تولید شده در حین رابطه جنسی آنتی هیستامین طبیعی است
[ترجمه ترگمان]ترشحات هایی که در طول سکس تولید می شوند آنتی antihistamine طبیعی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Taking an antihistamine isn't the only way to battle seasonal allergies.
[ترجمه گوگل]مصرف آنتی هیستامین تنها راه مبارزه با آلرژی فصلی نیست
[ترجمه ترگمان]تشکیل آنتی هیستامین تنها راه مبارزه با آلرژی های فصلی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Antihistamine drugs may offer an effective treatment.
[ترجمه گوگل]داروهای آنتی هیستامین ممکن است یک درمان موثر ارائه دهند
[ترجمه ترگمان]داروهای antihistamine ممکن است یک درمان موثر ارائه دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[بهداشت] آنتی هیستامین

انگلیسی به انگلیسی

• drug which counteracts histamine in the body (treatment for allergies)
anti-histamines are drugs that are used to treat allergies.

پیشنهاد کاربران

ضد آلرژی
antihistamine ( پزشکی )
واژه مصوب: ضدِهیستامین
تعریف: دارویی که بازدارندۀ برخی آثار هیستامین به‏ویژه نقش آلرژی‏زای آن باشد

بپرس