angle of attack

/ˈæŋɡələvəˈtæk//ˈæŋɡələvəˈtæk/

(هواپیمایی) زاویه ی حاده بین جهت جریان هوا و وتر هواشکن (مقطع بال هواپیما)

جمله های نمونه

1. They change the angle of attack from acute within the central delta, to near neutral over the outer triangular sail panel.
[ترجمه گوگل]آنها زاویه حمله را از حاد در دلتای مرکزی به سمت خنثی نزدیک به صفحه بادبان مثلثی بیرونی تغییر می دهند
[ترجمه ترگمان]آن ها زاویه حمله را از حاد در دلتای مرکزی تغییر می دهند، تا نزدیک به قسمت بیرونی بادبان سه گوش خارجی خنثی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Or that one must approach at an angle of attack of precisely 10 degrees, and attain exactly 18 degrees on take-off?
[ترجمه گوگل]یا اینکه باید با زاویه حمله دقیقاً 10 درجه نزدیک شد و در هنگام برخاستن دقیقاً به 18 درجه رسید؟
[ترجمه ترگمان]یا اینکه باید در زاویه حمله به طور دقیق نزدیک به ۱۰ درجه قرار گیرد و دقیقا به ۱۸ درجه برسد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Angle of attack typically ranges from o to 12 o for a paraglider.
[ترجمه گوگل]زاویه حمله معمولاً برای پاراگلایدر از o تا 12 درجه متغیر است
[ترجمه ترگمان]زاویه حمله معمولا از o تا ۱۲ برای یک paraglider تغییر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The angle of attack of the high - aspect - ratio wings varies largely as the airflow rounds the airfoil.
[ترجمه گوگل]زاویه حمله بال‌های با نسبت بالا تا حد زیادی متفاوت است زیرا جریان هوا به دور ایرفویل می‌چرخد
[ترجمه ترگمان]زاویه حمله به بال های نسبت ابعاد بالا تا حد زیادی به اندازه جریان هوا در ایرفویل تغییر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Example: When we apply brakes, the angle of attack increases and the paraglider noses up, thus we rotate about an axis drawn from wingtip to wingtip.
[ترجمه گوگل]مثال: وقتی ترمز می‌گیریم، زاویه حمله افزایش می‌یابد و دماغه‌های پاراگلایدر بالا می‌رود، بنابراین حول محوری می‌چرخیم که از نوک بال به نوک بال کشیده شده است
[ترجمه ترگمان]مثال: وقتی ترمز می کنیم، زاویه حمله افزایش می یابد و بینی paraglider بالا می رود، در نتیجه ما حول محور کشیده شده از wingtip به wingtip چرخش می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. DMC-PID bunches control technology in the angle of attack automatic control system during unpowered flying automatic landing period is introduced.
[ترجمه گوگل]فناوری کنترل دسته های DMC-PID در زاویه حمله سیستم کنترل خودکار در طول دوره فرود خودکار پرواز بدون نیرو معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]DMC - فن آوری کنترل bunches PID در زاویه حمله به سیستم کنترل اتوماتیک در طول دوره فرود خودکار اتوماتیک unpowered معرفی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. As seen above, the design angle of attack for the second segment is 10 deg.
[ترجمه گوگل]همانطور که در بالا مشاهده شد، زاویه حمله طراحی برای بخش دوم 10 درجه است
[ترجمه ترگمان]همانطور که در بالا مشاهده شد، زاویه طراحی حمله برای بخش دوم ۱۰ درجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Complex wave structures of supersonic inlet at different angle of attack and spinning velocity related to high speed spinning and critical status were achieved.
[ترجمه گوگل]ساختارهای موج پیچیده ورودی مافوق صوت در زاویه های مختلف حمله و سرعت چرخش مربوط به چرخش با سرعت بالا و وضعیت بحرانی به دست آمد
[ترجمه ترگمان]ساختارهای موجی جریان مافوق صوت در زوایای مختلف حمله و سرعت چرخش مربوط به سرعت های بالا و وضعیت بحرانی به دست آمده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The method to aquire the angle of attack and sideslip approximately in engineering by the deviation between apparent acceleration and attitude angle was analyzed, and the control model was given.
[ترجمه گوگل]روش به دست آوردن زاویه حمله و لغزش به طور تقریبی در مهندسی با انحراف بین شتاب ظاهری و زاویه نگرش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و مدل کنترل ارائه شد
[ترجمه ترگمان]روش to زاویه حمله و sideslip تقریبا در مهندسی به وسیله انحراف بین شتاب ظاهری و زاویه برخورد تحلیل شد و مدل کنترلی داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This occurs at one angle of attack for the same wing loading of a paraglider.
[ترجمه گوگل]این در یک زاویه حمله برای همان بارگیری بال پاراگلایدر رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]این اتفاق در یک زاویه حمله برای بارگیری بال یک سان یک paraglider رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. For this angle of attack the corresponding velocity distribution is constant for the second segment.
[ترجمه گوگل]برای این زاویه حمله، توزیع سرعت متناظر برای قطعه دوم ثابت است
[ترجمه ترگمان]برای این زاویه از حمله، توزیع سرعت متناظر برای بخش دوم ثابت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. High angle of attack wind tunnel test techniques is necessary for development of high - maneuverability flight vehicles.
[ترجمه گوگل]تکنیک های تست تونل باد با زاویه حمله بالا برای توسعه وسایل نقلیه پروازی با قابلیت مانور بالا ضروری است
[ترجمه ترگمان]زاویه بالای تکنیک های تست تونل باد برای توسعه خودروهای پروازی با قابلیت مانور بالا ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This occurs at one angle of attack for the same wing loading of a paraglider (or any aircraft).
[ترجمه گوگل]این در یک زاویه حمله برای همان بارگیری بال پاراگلایدر (یا هر هواپیما) رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]این اتفاق در یک زاویه حمله برای بارگیری بال یک سان یک paraglider (یا هر هواپیما)رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Supercavity and double-cavity pattern at zero and non-zero angle of attack were obtained.
[ترجمه گوگل]الگوی ابرحفره و دو حفره در زاویه حمله صفر و غیرصفر به دست آمد
[ترجمه ترگمان]الگوی دو حفره و دو حفره در زاویه صفر و غیر صفر برای حمله بدست آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The measurement of the model angle of attack is a key part in wind tunnel test.
[ترجمه گوگل]اندازه گیری زاویه حمله مدل یک بخش کلیدی در آزمایش تونل باد است
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری زاویه مدل حمله، نقش مهمی در تست تونل باد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] زاویه حمل

انگلیسی به انگلیسی

• direction from which an assault is made; acute angle between the direction of the wind and the chord of an airfoil, aoa

پیشنهاد کاربران

زاویه حمله ( AoA ) زاویه بین جریان هوای ورودی و خط وتر یک بال یا هوابر دیگر است.
معمولاً بر حسب درجه اندازه گیری می شود و یک عامل حیاتی در تعیین نیروهای بالابرنده و پسا ایجاد شده توسط هوابر است.
angle of attack ( حمل‏ونقل هوایی )
واژه مصوب: زاویۀ حمله
تعریف: زاویۀ بین خط وتر و باد نسبی

بپرس