anemometer

/ˌænəˈmɑːmətər//ˌænɪˈmɒmɪtə/

معنی: بادسنج
معانی دیگر: (هواشناسی) دستگاه اندازه گیری فشار و جهت (و گاهی سرعت) باد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an instrument that measures the speed and force of the wind.

جمله های نمونه

1. The three colour laser Doppler Anemometer measures in three dimensions how fast a fluid is travelling past a given point.
[ترجمه گوگل]بادسنج داپلر لیزری سه رنگ سرعت حرکت یک سیال از نقطه معین را به صورت سه بعدی اندازه گیری می کند
[ترجمه ترگمان]این سه پارامتر رنگ لیزری هم در سه بعد اندازه گیری می کنند که سیال در حال عبور از یک نقطه مشخص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Although a hot-wire anemometer is simple in principle, its actual use is a matter of some complexity.
[ترجمه گوگل]اگرچه بادسنج سیم داغ در اصل ساده است، اما استفاده واقعی از آن موضوعی پیچیده است
[ترجمه ترگمان]با اینکه یک anemometer با سیم داغ در اصل ساده است، کاربرد واقعی آن یک مساله پیچیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. An example of another type of anemometer in which the airstream displaces an indicator giving an instantaneous reading of velocity or flowrate is the rotameter .
[ترجمه گوگل]نمونه ای از نوع دیگری از بادسنج که در آن جریان هوا نشانگر را جابجا می کند که سرعت یا دبی آنی را نشان می دهد، چرخش سنج است
[ترجمه ترگمان]مثالی از نوع دیگری از anemometer که در آن the، شاخصی را جابجا می کند که یک خوانش آنی از سرعت یا flowrate را به displaces می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Experimental study using hot wire anemometer is carried out for the vaned diffuser of a centrifugal compressor. The flow field data are taken and reduced.
[ترجمه گوگل]مطالعه تجربی با استفاده از بادسنج سیم داغ برای دیفیوزر پره ای یک کمپرسور گریز از مرکز انجام شد داده های میدان جریان گرفته شده و کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]مطالعه تجربی با استفاده از anemometer سیم داغ برای the vaned یک کمپرسور از مرکز انجام شده است داده های میدان جریان گرفته و کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This procedure anemometer testing procedures, including the determination of wind speed and wind wheel speed display.
[ترجمه گوگل]این روش روش های تست بادسنج، از جمله تعیین سرعت باد و نمایش سرعت چرخ باد
[ترجمه ترگمان]این فرآیند شامل مراحل آزمایش، از جمله تعیین سرعت باد و نمایش سرعت چرخ باد می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. YFT type smart pressure anemometer is a multi-functional instrument basically for micro differential pressure measurement, with the additional function of temperature and static pressure measurement.
[ترجمه گوگل]بادسنج فشار هوشمند نوع YFT یک ابزار چند منظوره است که اساساً برای اندازه گیری فشار تفاضلی میکرو با عملکرد اضافی اندازه گیری دما و فشار استاتیک است
[ترجمه ترگمان]YFT فشار هوشمند نوع YFT یک ابزار چند عاملی به طور اساسی برای اندازه گیری فشار تفاضلی کوچک است که تابع اضافی اندازه گیری فشار و فشار ایستا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We've got a wind anemometer up there.
[ترجمه گوگل]ما آن بالا بادسنج داریم
[ترجمه ترگمان]ما یک باد در آن بالا داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Measure average wind speed by anemometer. Find out wind direction by light thread and compass.
[ترجمه گوگل]میانگین سرعت باد را با بادسنج اندازه گیری کنید جهت باد را با نخ نور و قطب نما پیدا کنید
[ترجمه ترگمان]سرعت باد متوسط را اندازه گیری کنید جهت باد را با نخ و قطب نما پیدا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Laser Doppler anemometer is used to measure the speed of wind in the atmosphere based on the theory of Doppler technology.
[ترجمه گوگل]بادسنج لیزری داپلر برای اندازه گیری سرعت باد در جو بر اساس تئوری فناوری داپلر استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]anemometer لیزری Doppler لیزری برای اندازه گیری سرعت باد در اتمسفر براساس نظریه فن آوری داپلر استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Views of anemometer weather gear in action, including radar, NOAA radio.
[ترجمه گوگل]نماهایی از تجهیزات بادسنج هواشناسی در حال عمل، از جمله رادار، رادیو NOAA
[ترجمه ترگمان]در مورد تجهیزات هواشناسی anemometer در عمل، از جمله رادار، رادیو و جوی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The invention discloses a heat measuring type and anemometer integrated flow velocity transducer.
[ترجمه گوگل]این اختراع نوع اندازه گیری حرارت و مبدل سرعت جریان یکپارچه بادسنج را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این اختراع از نوع اندازه گیری گرما و anemometer سرعت جریان یکپارچه استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We've got a anemometer up there.
[ترجمه گوگل]اون بالا یه بادسنج داریم
[ترجمه ترگمان]ما اون بالا یه anemometer داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This device has an Anemometer: It measures and displays wind speed and direction of the wind.
[ترجمه گوگل]این دستگاه دارای بادسنج است: سرعت و جهت باد را اندازه گیری و نمایش می دهد
[ترجمه ترگمان]این دستگاه دارای anemometer است: این دستگاه اندازه گیری سرعت باد و جهت باد را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This paper describes a new intelligent digital anemometer for the measurement of wind tunnel flow velocity based on the Pitot-static tube.
[ترجمه گوگل]این مقاله بادسنج دیجیتالی هوشمند جدیدی را برای اندازه‌گیری سرعت جریان تونل باد بر اساس لوله استاتیک Pitot توصیف می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک anemometer دیجیتال هوشمند جدید را برای اندازه گیری سرعت جریان تونل باد براساس لوله Pitot - استاتیک توصیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بادسنج (اسم)
anemometer

تخصصی

[عمران و معماری] بادسنج
[برق و الکترونیک] بادسنج وسیله ای که سرعت با را اندازه می گیرد .
[زمین شناسی] بادسنج، ابزاری برای اندازه گیری سرعت هوا .
[معدن] بادسنج (تهویه)
[آب و خاک] بادنما

انگلیسی به انگلیسی

• instrument used to measure wind speed

پیشنهاد کاربران

anemometer ( علوم جَوّ )
واژه مصوب: بادسنج
تعریف: دستگاهی برای اندازه‏گیری تندی باد

بپرس