amphetamine

/æmˈfetəˌmin//æmˈfetəmiːn/

(داروسازی) آمفتامین، ماده ای بفرمول c9h13n که بصورت بخور یا محلول بعنوان مسکن استعمال میشود

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a drug that stimulates the central nervous system, depressing appetite and heightening activity.

جمله های نمونه

1. Like a weak version of cocaine or amphetamine, alcohol boosts dopamine levels, producing a brief period of heady stimulation.
[ترجمه گوگل]مانند یک نسخه ضعیف کوکائین یا آمفتامین، الکل سطح دوپامین را افزایش می دهد و دوره کوتاهی از تحریک سرد را ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]الکل همانند یک نسخه ضعیف از کوکائین یا آمفتامین، میزان دوپامین را افزایش می دهد و دوره کوتاه تحریک بی پروایی را تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Like cocaine and amphetamine, alcohol directly stimulates certain brain cells.
[ترجمه گوگل]مانند کوکائین و آمفتامین، الکل به طور مستقیم سلول های مغزی خاصی را تحریک می کند
[ترجمه ترگمان]الکل مانند کوکائین و آمفتامین به طور مستقیم سلول های مغزی ویژه ای را تحریک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In 195 billion 10-milligram amphetamine tablets were being produced annually in the United States.
[ترجمه گوگل]سالانه 195 میلیارد قرص آمفتامین 10 میلی گرمی در ایالات متحده تولید می شد
[ترجمه ترگمان]در حدود ۱۹۵ میلیارد قرص آمفتامین ۱۰ - ۱۰ ساله در آمریکا تولید می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They were nearly sky blue with touches of amphetamine pink at the corners and long dark lashes.
[ترجمه گوگل]آنها تقریباً آبی آسمانی بودند با رنگ صورتی آمفتامین در گوشه ها و مژه های بلند تیره
[ترجمه ترگمان]آن ها به رنگ آبی تیره در گوشه و مژه های بلند و مژه های بلند، آبی و کبود شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Drugs used to control behaviour, such as amphetamine derivatives, can be continued during the diet.
[ترجمه گوگل]داروهای مورد استفاده برای کنترل رفتار، مانند مشتقات آمفتامین، را می توان در طول رژیم ادامه داد
[ترجمه ترگمان]داروهایی که برای کنترل رفتار، مانند مشتقات آمفتامین، مورد استفاده قرار می گیرند، می توانند در طول رژیم غذایی ادامه یابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Or perhaps amphetamine just gives you an insight into the world as it really is.
[ترجمه گوگل]یا شاید آمفتامین فقط به شما بینشی از جهان را آنگونه که واقعاً هست می دهد
[ترجمه ترگمان]یا شاید آمفتامین ها فقط به شما بینشی نسبت به جهان به شما می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He admitted unlawful possession of amphetamine and unlawful possession of cannabis.
[ترجمه گوگل]وی به نگهداری غیرقانونی آمفتامین و نگهداری غیرقانونی حشیش اعتراف کرد
[ترجمه ترگمان]او تملک غیرقانونی آمفتامین و غیرقانونی حشیش را قبول کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Methedrine and amphetamine can and will freeze your mind and kill your body.
[ترجمه گوگل]متدرین و آمفتامین می توانند ذهن شما را منجمد کنند و بدن شما را بکشند
[ترجمه ترگمان]آمفتامین و آمفتامین می توانند تصمیم بگیرند و بدن شما را بکشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I would usually come down from these amphetamine highs with a sense of folly, exhausted and empty-handed.
[ترجمه گوگل]من معمولا از این اوج آمفتامین ها با احساس حماقت پایین می آمدم، خسته و دست خالی
[ترجمه ترگمان]من معمولا نیازهای اولیه این amphetamine را با احساس حماقت، خسته و تهی از دست می دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Amid signs of resurgent amphetamine abuse, the PPP unashamedly talks of reviving it.
[ترجمه گوگل]در میان نشانه هایی از مصرف مجدد آمفتامین، PPP بدون شرم از احیای آن صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]در میان نشانه های طغیان مجدد سو مصرف آمفتامین، حزب مردم پاکستان از احیای آن سخن گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The campaign against amphetamine will include spot checks on high school students.
[ترجمه گوگل]کمپین مبارزه با آمفتامین شامل بررسی های نقطه ای دانش آموزان دبیرستانی می شود
[ترجمه ترگمان]این برنامه علیه آمفتامین ها شامل بررسی نقاط بر روی دانش آموزان دبیرستانی خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Effect of amphetamine and phencyclidine on DNA binding activities of serum response and dyad symmetry elements .
[ترجمه گوگل]اثر آمفتامین و فن سیکلیدین بر فعالیت های اتصال DNA پاسخ سرم و عناصر تقارن دوتایی
[ترجمه ترگمان]تاثیر آمفتامین و phencyclidine بر فعالیت های اتصال DNA واکنش سرم و عوامل تقارن dyad
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. An amphetamine tablet taken as a stimulant.
[ترجمه گوگل]قرص آمفتامین که به عنوان محرک مصرف می شود
[ترجمه ترگمان]یک قرص آمفتامین به عنوان محرک در نظر گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Galanin, cocaine and amphetamine regulated transcript peptide (CART) and melanin concentrating hormone (MCH), etc., which were related to the regulation of appetite, were expressed in pituitary.
[ترجمه گوگل]گالانین، پپتید رونوشت تنظیم‌شده با کوکائین و آمفتامین (CART) و هورمون تغلیظ کننده ملانین (MCH) و غیره که به تنظیم اشتها مرتبط بودند، در هیپوفیز بیان شدند
[ترجمه ترگمان]Galanin، کوکائین و آمفتامین regulated پپتید (CART)و melanin (MCH)که مربوط به تنظیم اشتها بودند، در هیپوفیز بیان شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[بهداشت] مایع فراری که استنشاق آن از دستگاه مخصوص باعث دفع احتقان بینی میگردد.

انگلیسی به انگلیسی

• substance which stimulates the central nervous system
amphetamines are a group of drugs which increase people's energy and make them excited.

پیشنهاد کاربران

آمفتامین ( برگرفته از آلفا متیل فنتیل آمین ) یک محرک سیستم عصبی مرکزی ( CNS ) است که در معالجه اختلال بیش فعالی کمبود توجه ( ADHD ) ، مواد مخدر و درمان چاقی استفاده می شود. این دارو جزو کلاس فنتیلامین
...
[مشاهده متن کامل]
است. از جمله آثار مصرف آمفتامین بی خوابی، افزایش تمرکز، کاهش خستگی و کاهش اشتها است. اصلی ترین کاربرد دارویی ترکیبات آمفتامین اختلال کم توجهی - بیش فعالی است.

منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Amphetamine

بپرس