amnesic

/æmˈniːzɪk//æmˈniːzɪk/

معنی: مبتلا به فراموشی
معانی دیگر: مبتلا به فراموشی

جمله های نمونه

1. Others will be completely amnesic for the entire episode and not even aware that a seizure has occurred.
[ترجمه گوگل]دیگران برای کل قسمت کاملاً فراموش خواهند شد و حتی از وقوع تشنج آگاه نیستند
[ترجمه ترگمان]برخی دیگر به طور کامل برای کل این قسمت کار می کنند و حتی نمی دانند که یک حمله رخ داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Amnesic patients made far more errors, especially those with basal forebrain damage.
[ترجمه گوگل]بیماران فراموشی خطاهای بسیار بیشتری مرتکب شدند، به خصوص آنهایی که آسیب مغزی قاعده ای داشتند
[ترجمه ترگمان]بیماران amnesic اشتباه ات بسیار بیشتری انجام دادند، به خصوص آن هایی که آسیب forebrain اساسی داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They arrive back in the US amnesic for the period of brainwashing.
[ترجمه گوگل]آنها برای دوره شستشوی مغزی به بخش فراموشی ایالات متحده می رسند
[ترجمه ترگمان]آن ها برای شستشوی مغزی به the آمریکا باز می گردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Domoic Acid (DA), an amnesic shellfish toxin mainly produced by Pseudo-nitzschia, has been identified and reported with poisoning cases in many sea areas.
[ترجمه گوگل]اسید دوموئیک (DA)، سم صدف صدف‌دار فراموشی که عمدتاً توسط Pseudo-nitzschia تولید می‌شود، با موارد مسمومیت در بسیاری از مناطق دریایی شناسایی و گزارش شده است
[ترجمه ترگمان]اسید Domoic (DA)، یک ماده amnesic shellfish که به طور عمده توسط شبه - تولید می شود، شناسایی و با مسمومیت با موارد مسمومیت در بسیاری از مناطق دریایی گزارش شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Alzheimer's disease in its early stage may cause amnesic mild cognitive impairment.
[ترجمه گوگل]بیماری آلزایمر در مراحل اولیه خود ممکن است باعث اختلال شناختی خفیف فراموشی شود
[ترجمه ترگمان]بیماری آلزایمر در مراحل اولیه خود می تواند باعث اختلال شناختی خفیف شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Patients that are amnesic don’t know they are amnesic.
[ترجمه گوگل]بیمارانی که دچار فراموشی هستند نمی دانند که دچار فراموشی هستند
[ترجمه ترگمان]بیمارانی که amnesic، نمی دانند که amnesic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The amnesic patients were able to follow the researchers' instructions, but their descriptions were far less vivid.
[ترجمه گوگل]بیماران فراموش شده قادر به پیروی از دستورالعمل های محققان بودند، اما توضیحات آنها بسیار واضح نبود
[ترجمه ترگمان]بیماران amnesic قادر به پیروی از دستورالعمل های محققان بودند، اما توصیفات آن ها بسیار واضح بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The researchers tested four healthy individuals and four amnesic patients.
[ترجمه گوگل]محققان چهار فرد سالم و چهار بیمار فراموشی را آزمایش کردند
[ترجمه ترگمان]محققان چهار فرد سالم و چهار بیمار amnesic را آزمایش کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Conclusions: The amnesic effect of propofol seems to involve the modulation of Arc protein expression in the hippocampus, occurring through a network interaction with the BLA.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: به نظر می رسد اثر فراموشی پروپوفول شامل تعدیل بیان پروتئین Arc در هیپوکامپ است که از طریق تعامل شبکه ای با BLA اتفاق می افتد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: به نظر می رسد که اثر amnesic پروفول به نظر می رسد شامل تعدیل بیان پروتیین Arc در هیپوکامپ، که از طریق تعامل شبکه با ارتش آزادی بخش بلوچستان رخ می دهد، باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They could enter a room or building, memorize materials quickly, leave the building, and then be amnesic for the entire episode.
[ترجمه گوگل]آنها می توانستند وارد یک اتاق یا ساختمان شوند، مطالب را به سرعت حفظ کنند، ساختمان را ترک کنند و سپس برای کل قسمت دچار فراموشی شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانستند به یک اتاق یا ساختمان وارد شوند، مواد را به سرعت حفظ کنند، ساختمان را ترک کنند، و سپس برای کل قسمت آماده باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But with the advent of Ajax techniques, developers are more and more tempted to design so-called single-page HTML applications: amnesic pages without any history.
[ترجمه گوگل]اما با ظهور تکنیک‌های Ajax، توسعه‌دهندگان بیشتر و بیشتر وسوسه می‌شوند تا برنامه‌های به اصطلاح تک صفحه‌ای HTML طراحی کنند: صفحات فراموشی بدون هیچ سابقه
[ترجمه ترگمان]اما با ظهور تکنیک های آژاکس، توسعه دهندگان بیشتر و بیشتر وسوسه می شوند تا برنامه های HTML تک صفحه ای را طراحی کنند: صفحات amnesic بدون سابقه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The clinical studies on transient global amnesia (TGA), an acute amnesic syndrome that is common in old people, have increased in the recent years.
[ترجمه گوگل]مطالعات بالینی در مورد فراموشی جهانی گذرا (TGA)، یک سندرم فراموشی حاد که در افراد مسن شایع است، در سال‌های اخیر افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]مطالعات بالینی بر روی فراموشی ظاهری گذرا (TGA)، یک سندروم حاد amnesic که در افراد مسن رایج است، در سال های اخیر افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The object recognition task in KM mice, which is simple, rapid, and reliable, should be of great use in safety pharmacology to detect amnesic properties of new compounds.
[ترجمه گوگل]وظیفه تشخیص شیء در موش‌های KM، که ساده، سریع و قابل اعتماد است، باید در فارماکولوژی ایمنی برای شناسایی ویژگی‌های فراموشی ترکیبات جدید کاربرد زیادی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]وظیفه شناسایی هدف در موش های مدیریت دانش، که ساده، سریع، و قابل اعتماد است، باید برای شناسایی ویژگی های amnesic ترکیبات جدید، بسیار مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Both groups tended to use the grammatical rules of the prime sentence when describing the picture; amnesic patients, however, did not remember that they had seen the sentence before.
[ترجمه گوگل]هر دو گروه تمایل داشتند از قواعد دستوری جمله اول هنگام توصیف تصویر استفاده کنند با این حال بیماران فراموشی یادشان نمی آمد که این جمله را قبلا دیده بودند
[ترجمه ترگمان]هر دوی این گروه ها تمایل به استفاده از قوانین گرامری در هنگام توصیف تصویر دارند؛ با این حال، بیماران amnesic به یاد نمی آورند که آن ها قبل از این حکم را دیده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مبتلا به فراموشی (اسم)
amnesiac, amnesic

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to amnesia

پیشنهاد کاربران

بپرس