97 1527 100 1 accountability /əˈkaʊntəˌbɪləti/ /əˌkaʊntəˈbɪləti/معنی: جوابگویی، مسئولیت بررسی کلمه accountability اسم ( noun )• : تعریف: the state or quality of being accountable.- There is no one to complain to about the problem because there is no accountability in that department. [ترجمه یاسین] کسی نیست که به این مشکل رسیدگی کند چون در آن بخش هیچ جوابگویی وجود ندارد0|0 [ترجمه ترگمان] کسی نیست که به این مشکل شکایت کند چون در آن بخش هیچ جوابگویی وجود ندارد [ترجمه گوگل] هیچکدام به شکایت در مورد این مشکل وجود ندارد، زیرا در آن اداره پاسخگو نیست [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید واژه accountability در جمله های نمونه 1. This process of centralization further weakens accountability. [ترجمه ترگمان]این فرآیند تمرکز بیشتر باعث تضعیف مسئولیتپذیری میشود [ترجمه گوگل]این روند تمرکز بیشتر پاسخگویی را تضعیف می کند [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 2. There is a need for increased professional accountability. [ترجمه ترگمان]نیاز به افزایش پاسخگویی حرفهای وجود دارد [ترجمه گوگل]نیاز به افزایش پاسخگویی حرفه ای وجود دارد [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 3. Ministerial accountability to Parliament is often cited as a stumbling block, but it is not insurmountable. [ترجمه ترگمان]پاسخگویی وزرا به پارلمان اغلب به عنوان یک بلوک لغزان مطرح میشود، اما این مساله برطرف نشدنی نیست [ترجمه گوگل]مسئولیت پذیری وزرای به پارلمان اغلب به عنوان یک بلوک مانعی مطرح می شود، اما غیرقابل تحمل است [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 4. We believe that the principle of accountability in local democracy has gone out of the window under this Government. [ترجمه ترگمان]ما معتقدیم که اصل پاسخ ... مترادف accountability جوابگویی (اسم)accountability , response , amenability , responsibilityمسئولیت (اسم)post , accountability , responsibility , liability , charge , burden , office , load , trust معنی accountability در دیکشنری تخصصی Accountability[حسابداری] حسابدهی یا پاسخگوئی - [ریاضیات] حسابرسی، حسابدهی، پاسخگویی، ذیحسابی، مسئولیت، جوابگویی | accountable | accountancy | accountant | Accounting | Accounting Allocations | معنی کلمه accountability به انگلیسی accountability• quality of being accountable, responsibility operation accountability• military operation accountability را به اشتراک بگذارید پیشنهاد کاربران صدیقه پاسخ دهی زهره حسابدهی aslan مسئولیت خواهی راضیه موسوی خورشیدی پاسخگویی مرتضی بزرگیان مسئولیتپذیری معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها Sunflower > No doubt آمنه زاهدغروی > came to کامران بهمنی > emission cap نیلوفر روهنده > Chase against 🐾 مهدی صباغ > Riot squads فرهاد تقی پور > swing at someone فروزان > love angel حیدر > electoral body نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته Farhoodمحمدرضا ایوبی صانعA.C.Eرهگذرسحر نجات پورdi darkestarعلی باقریEnglish User فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته army گریسته اند تفکر امیز پرفروغ شگفت انگیز تحسین آمیز well done cruise