airborne

/ˈerˌbɔːrn//ˈeəbɔːn/

معنی: هوا برد، بوسیله هوا نقل و انتقال یافته
معانی دیگر: در پرواز

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: borne or carried in the air.

- airborne seeds
[ترجمه غریبه] هوابرد_وسیله ای برای پرواز
|
[ترجمه گوگل] دانه های موجود در هوا
[ترجمه ترگمان] با تخم در هوا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: having taken to the air; aloft.

جمله های نمونه

1. airborne bacteria
باکتری های هوابرد (هوازی)

2. airborne troops
نیروهای هوابرد

3. airborne
هوا برد

4. our airborne and seaborne forces
نیروهای دریابرد و هوابرد ما

5. we will be airborne soon
بزودی در پرواز خواهیم بود.

6. The commando force joined up with the airborne troops near the captured bridge.
[ترجمه گوگل]نیروهای کماندویی در نزدیکی پل تصرف شده به نیروهای هوابرد ملحق شدند
[ترجمه ترگمان]نیروی کماندویی به نیروهای هوابرد نزدیک پل تسخیر شده نیز ملحق شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The pilot did manage to get airborne.
[ترجمه گوگل]خلبان موفق شد به هوا برود
[ترجمه ترگمان]خلبان موفق شد که از هوا پرواز کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. First Airborne Division was heavily outgunned by German forces.
[ترجمه گوگل]لشکر اول هوابرد به شدت توسط نیروهای آلمانی شکست خورد
[ترجمه ترگمان]اولین بخش هوابرد مورد استفاده نیروهای آلمانی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The airborne radioactive particles have covered a huge area of Russia.
[ترجمه گوگل]ذرات رادیواکتیو موجود در هوا، منطقه وسیعی از روسیه را پوشانده است
[ترجمه ترگمان]ذرات رادیواکتیو در هوا منطقه وسیعی از روسیه را پوشش داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This concentration of airborne firepower wrought havoc with the enemy forces.
[ترجمه گوگل]این تمركز قدرت آتش هوابرد باعث ویرانی نیروهای دشمن شد
[ترجمه ترگمان]این تمرکز قدرت شلیک ما با نیروهای دشمن را به خود مشغول کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Infectious diseases are spread by airborne droplets.
[ترجمه گوگل]بیماری های عفونی از طریق قطرات هوا منتقل می شوند
[ترجمه ترگمان]بیماری های عفونی به وسیله قطرات ریز در حال گسترش هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Birds in outside cages develop immunity to airborne bacteria.
[ترجمه گوگل]پرندگان در قفس های بیرونی نسبت به باکتری های موجود در هوا مصونیت پیدا می کنند
[ترجمه ترگمان]پرندگان در قفس های خارج نسبت به باکتری هوابرد مصونیت ایجاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Many people are allergic to airborne pollutants such as pollen.
[ترجمه گوگل]بسیاری از افراد به آلاینده های موجود در هوا مانند گرده آلرژی دارند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم نسبت به آلاینده های هوا مانند گرده آلرژی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A few moments later they were airborne and winging their way south.
[ترجمه گوگل]چند لحظه بعد آنها در هوا بودند و به سمت جنوب حرکت کردند
[ترجمه ترگمان]چند دقیقه بعد آن ها در حالی که به سمت جنوب حرکت می کردند به پرواز درآمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This concentration of airborne firepower played havoc with the enemy forces.
[ترجمه گوگل]این تمرکز قدرت آتش هوابرد، نیروهای دشمن را ویران کرد
[ترجمه ترگمان]این تمرکز قدرت آتش هوابرد به نیروهای دشمن آسیب رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Airborne troops were dropped by parachute behind enemy lines.
[ترجمه گوگل]نیروهای هوابرد با چتر نجات پشت خطوط دشمن رها شدند
[ترجمه ترگمان]سربازان Airborne با چترنجات از پشت خطوط دشمن پایین آمده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. The air borne microbial particles precipitation from some sites over the urban district in Baoji City was monitored by using the technique of gravity plate.
[ترجمه گوگل]بارش ذرات میکروبی منتقل شده از هوا از برخی مکان‌ها بر روی ناحیه شهری در شهر بائوجی با استفاده از تکنیک صفحه گرانشی بررسی شد
[ترجمه ترگمان]هوا ناشی از بارش ذرات میکروبی از برخی مکان ها در منطقه شهری در شهر Baoji با استفاده از تکنیک میدان جاذبه تحت نظارت قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Air borne FLIR system is one of the high tech weapons in modern wars, It's function, structure, equipment, improvement and manufacture are reviewed, development tendency of this system are described .
[ترجمه گوگل]سیستم FLIR هوابرد یکی از سلاح‌های با تکنولوژی بالا در جنگ‌های مدرن است که عملکرد، ساختار، تجهیزات، بهبود و ساخت آن بررسی می‌شود، گرایش توسعه این سیستم شرح داده می‌شود
[ترجمه ترگمان]سیستم FLIR (Air)یکی از سلاح های دارای فن آوری پیشرفته در جنگ های مدرن است، نقش، ساختار، تجهیزات، بهبود و تولید مورد بررسی قرار می گیرد و گرایش توسعه این سیستم تشریح می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. The underlying cause is environmental through air borne toxins as well as toxins in the water supply or food supply.
[ترجمه گوگل]علت زمینه ای محیطی از طریق سموم موجود در هوا و همچنین سموم موجود در منبع آب یا مواد غذایی است
[ترجمه ترگمان]علت اصلی آن محیط زیست از طریق مواد سمی و نیز سموم موجود در تامین آب و یا تامین مواد غذایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. Objective To evaluate the relationship between air borne pollen amount and meteorological factors in Beijing urban area.
[ترجمه گوگل]هدف ارزیابی رابطه بین مقدار گرده هوا و عوامل هواشناسی در منطقه شهری پکن
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی رابطه بین میزان pollen و عوامل هواشناسی در منطقه شهری پکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. According to the autopilot guide method, a longitudinal system control model for the air borne dispenser has been built.
[ترجمه گوگل]با توجه به روش راهنمای خودکار، یک مدل کنترل سیستم طولی برای توزیع کننده هوا ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]بر طبق روش هدایت خودکار، یک مدل کنترل سیستم طولی برای the که دارای نیروی هوایی است ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. Whirl-Air Bag Unloading systems typically include dust collection features for reclaiming air borne particles, minimizing product loss and facilitating clean operation.
[ترجمه گوگل]سیستم‌های تخلیه کیسه هوای چرخشی معمولاً شامل ویژگی‌های جمع‌آوری گرد و غبار برای بازیابی ذرات معلق در هوا، به حداقل رساندن تلفات محصول و تسهیل عملیات تمیز هستند
[ترجمه ترگمان]سیستم های Unloading - هوا معمولا شامل ویژگی های جمع آوری گرد و غبار برای احیا ذرات معلق هوایی، به حداقل رساندن اتلاف محصول و تسهیل عملیات تمیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. The trap based filter radiometer is a key unit of new optical radiometric standard detectors, and has potential applications in radiometric calibration of field, air borne and space borne sensors.
[ترجمه گوگل]رادیومتر فیلتر مبتنی بر تله یک واحد کلیدی از آشکارسازهای استاندارد رادیومتریک نوری جدید است و کاربردهای بالقوه ای در کالیبراسیون رادیومتری سنسورهای میدان، هوا و فضا دارد
[ترجمه ترگمان]The فیلتر based یک واحد کلیدی در ردیاب استاندارد radiometric optical است و کاربردهای بالقوه در کالیبراسیون radiometric زمین، انتقال هوا و سنسورهای انتقال فضا دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. This paper describes the simulation system for debugging and testing of air borne radar application software.
[ترجمه گوگل]این مقاله سیستم شبیه‌سازی را برای اشکال‌زدایی و آزمایش نرم‌افزار کاربردی رادار هوابرد توصیف می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله، سیستم شبیه سازی برای عیب یابی و آزمایش نرم افزارهای کاربردی رادار هوایی را توصیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

هوابرد (صفت)
airborne

به وسیله هوا نقل و انتقال یافته (صفت)
airborne

تخصصی

[زمین شناسی] هوا برد، هوایی
[آب و خاک] هوابرد

انگلیسی به انگلیسی

• carried through the air; in the air; transported by aircraft (military); in flight, flying
airborne means flying in the air or coming from the air.
if an aircraft is airborne, it is in the air and flying.
airborne troops are trained to fight on the ground after using parachutes to get into enemy territory.
transported by aircraft (especially of military ground forces)

پیشنهاد کاربران

چیزی که در هوا حرکت می کنه ( مثلا هواپیما ) . . . چیزی که در هوا معلق هست و توسط جریان هوا جابجا می شه مثل آلاینده ها
هوابُرد
منتقله از راه هوا
در گردش
مثل دانه های در گردش توی گرده افشانی airborne seeds
اکسفورد: https://www. oxfordlearnersdictionaries. com/definition/english/airborne
✅هوا برد، بوسیله هوا نقل و انتقال یابنده
For instance, tiny airborne nano - robots could be programmed to actually rebuild the ozone layer
هوا زاد
airborne ( حمل‏ونقل هوایی )
واژه مصوب: هوابُرد
تعریف: حالتی که در آن هواگَرد از زمین جدا و در جوّ شناور می‏شود
هوابرد _وسیله ای برای پرواز
هوایی
هواپایه
هوابرد
airborne diseases
بیماری هایی که از طریق هوا منتقل میشوند ( مثل سرخک )
در حال پرواز
( زیست ) هوازی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس