abeam

/əˈbiːm//əˈbiːm/

عمود بر درازای کشتی، عمود بر درازای کشتی واقع در وسط و پهلوی کشتی

بررسی کلمه

صفت و ( adjective, adverb )
• : تعریف: at right angles to a line passing from the front to the back of a ship.

جمله های نمونه

1. The lighthouse was abeam of the ship.
[ترجمه گوگل]فانوس دریایی پرتوی از کشتی بود
[ترجمه ترگمان]فانوس دریایی از کشتی دور بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The ship yawed as the heavy wave struck abeam.
[ترجمه گوگل]هنگامی که موج سنگین با پرتو برخورد کرد، کشتی خمیازه کشید
[ترجمه ترگمان]کشتی همچنان که امواج سنگین به نظر می رسید از کشتی دور می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. To sail with the wind abeam.
[ترجمه گوگل]قایقرانی با پرتو باد
[ترجمه ترگمان]با باد موافقی بادبان بکشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Signal Station abeam on port side. We are entering the canal attransitspeed of 8 knots.
[ترجمه گوگل]پرتو ایستگاه سیگنال در سمت پورت با سرعت 8 گره در حال ورود به کانال هستیم
[ترجمه ترگمان]ایستگاه سیگنال از طرف بندر میرسه داریم وارد کانال \"attransitspeed\" میشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Signal Station SEM abeam on port side. We are entering the canal at transit speed of 8 knots.
[ترجمه گوگل]تابش SEM ایستگاه سیگنال در سمت پورت با سرعت عبوری 8 گره دریایی وارد کانال می شویم
[ترجمه ترگمان]ایستگاه سیگنال، SEM abeam در قسمت پورت ما در حال ورود به کانال با سرعت انتقال ۸ گره هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A train moving on the ground can be modified as moving forces acting on abeam with elastic foundation.
[ترجمه گوگل]قطاری که بر روی زمین حرکت می کند را می توان به عنوان نیروهای متحرکی که بر روی تیرهای با پایه کشسان عمل می کنند تغییر داد
[ترجمه ترگمان]حرکت قطار بر روی زمین می تواند به عنوان نیروهای حرکتی که بر روی abeam با پایه الاستیک عمل می کنند، تغییر داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Last seen 25 miles from Melbourne below the aircraft almost abeam to Port.
[ترجمه گوگل]آخرین بار در 25 مایلی از ملبورن در زیر هواپیما تقریباً به سمت بندر دیده شده است
[ترجمه ترگمان]هفته گذشته، ۲۵ مایل دورتر از ملبورن در پایین هواپیما، تقریبا abeam به بندر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Put the fire on lee side, with relative wind abeam.
[ترجمه گوگل]آتش را در سمت لی، با پرتو باد نسبی قرار دهید
[ترجمه ترگمان]آتش را به سمت لی هل می دهد و باد موافقی می وزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We were heading S . S . W ., and had a steady breeze abeam and a quiet sea.
[ترجمه گوگل]ما به سمت S می رفتیم اس W, و یک پرتو نسیم ثابت و دریای آرام داشت
[ترجمه ترگمان]داشتیم می رفتیم اس - - - - - - - - دبلیو و نسیم خنکی می وزید و دریای آرام می وزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We summarized the particular character of this type submarine, that is the TS in abeam is higher than other bearing and bearing angle departure abeam degree also has intense echo.
[ترجمه گوگل]ما خصوصیات خاص این نوع زیردریایی را خلاصه کردیم، یعنی TS در بیم بالاتر از یاتاقان های دیگر است و درجه پرتو زاویه خروجی یاتاقان نیز دارای پژواک شدید است
[ترجمه ترگمان]ما ویژگی خاص این نوع زیردریایی را خلاصه کردیم، که این TS در abeam بیشتر از دیگر یاتاقان هاست و زاویه انحراف زاویه انحراف هم دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. On descent from 1500 feet noted echoes on radar 60 deg green to abeam his plane.
[ترجمه گوگل]هنگام فرود از ارتفاع 1500 فوتی پژواک هایی در رادار 60 درجه سبز برای پرتاب کردن هواپیمای او مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]در فرود از ۱۵۰۰ فوت، انعکاسات در صفحه رادار فضایی ۶۰ درجه به گوش می رسد تا صفحه خود را تغییر دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] جهت عرضی، قایم بر مسیر حرکت

انگلیسی به انگلیسی

• on a 90 degree angle to the keel of a ship (nautical)

پیشنهاد کاربران

on a line at right angles to a ship's or an aircraft's length
جهت عرضی، امتداد عمود بر محور طولی ، عمود بر درازای کشتی
در پهلو، عمودِ بر ( دریانوردی )
مختصر On the beam
عمود بر - قائم بر
abeam ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: ورگه سو
تعریف: موقعیت یا جهتی عمود بر میان خط ( centreline ) شناور

بپرس