دیکشنری
مترجم
بپرس
فهرست واژگان در لغت نامه دهخدا با حرف ق - صفحه 53
قردین
قردیه
قرذح
قرذحه
قرذع
قرر
قرره
قرز
قرزاحل
قرزام
قرزحله
قرزل
قرزله
قرزمه
قرزه
قرزوم
قرس
قرسطس
قرسطون
قرسنه
قرش
قرشام
قرشامه
قرشب
قرشت
قرشحه
قرشع
قرشفه
قرشم
قرشمال
قرشوم
قرشوی
قرشی
قرشیه
قرص
قرص رویین
قرص زر
قرص زر مغربی
قرص سیمین
قرص گرم و سرد
قرص هفت دره
قرص و قایم
قرص کمر
قرصافه
قرصان
قرصبه
قرصد
قرصع
قرصعنه
قرصعنه ٔ بیضاء
49
50
51
52
53
54
55
56
57
58