لغت نامه دهخدا با حرف س - صفحه 35

دیکشنری مترجم بپرس

فهرست واژگان در لغت نامه دهخدا با حرف س - صفحه 35

ساینجق سایندگی ساینده سایه سایه ٔ این دو ر سایه ٔ خدا سایه افکندن سایه افکنده سایه انداختن سایه انداز سایه بان سایه بانه سایه برافکندن سایه برداشتن سایه برفکندن سایه برگ سایه برک سایه بریدن سایه پرست سایه پرستی سایه پرور سایه پرورد سایه پروردان خم سایه پرورده سایه پسند سایه پسندی سایه پوش سایه ترس سایه خزک سایه خشک سایه خشک کردن سایه خفت سایه خفت نخل ح سایه خوش سایه دار سایه داشت سایه درسایه سایه دست سایه رست سایه رو سایه روشن سایه رکاب سایه زده سایه سنگان سایه شکن سایه فکن سایه فکندن سایه گاه سایه گستر سایه گستردن

31 32 33 34 35 36 37 38 39 40