دیکشنری
مترجم
بپرس
فهرست واژگان در لغت نامه دهخدا با حرف خ - صفحه 45
خبزه
خبزون
خبزونه
خبزی
خبس
خبش
خبشی
خبص
خبط
خبط دماغ
خبط عشواء
خبط و خطا
خبط کردن
خبطه
خبطه خبطه
خبع
خبعثن
خبعثنه
خبعثه
خبعجه
خبعله
خبعه
خبق
خبقاء
خبقه
خبقی
خبگال
خبگی
خبل
خبن
خبنات
خبنجه
خبنداه
خبندی
خبنفثه
خبنندگی
خبننده
خبنه
خبنک
خبنیدن
خبنیدنی
خبنیده
خبه
خبه شدن
خبه گشتن
خبه نمودن
خبه کردن
خبو
خبوب
خبوت
41
42
43
44
45
46
47
48
49
50