دیکشنری
مترجم
بپرس
فهرست واژگان در لغت نامه دهخدا با حرف ب - صفحه 214
بلخیه
بلد
بلد الحرام
بلد امین
بلد داشتن
بلد شدن
بلداء
بلداجی
بلدالامین
بلدام
بلدامه
بلدان
بلدح
بلدحه
بلدد
بلدرچین
بلدم
بلدمه
بلده
بلده ٔ طیبه
بلده الاقبال
بلده کجور
بلدود
بلدی
بلدیت
بلدیه
بلذام
بلذامه
بلذم
بلرتو
بلرقو
بلرم
بلریو
بلز
بلژ
بلژی
بلژیک
بلژیکی
بلس
بلسام
بلسان
بلسان الماء
بلسان راهب
بلسبنه
بلست
بلسفا
بلسقی
بلسم
بلسم مکی
بلسمه
210
211
212
213
214
215
216
217
218
219