گریزندهگریستنگریســتن بر مردهگریهگریه ازاردهندهگریه با سوز و گدازگریه با صدای بسیار بلندگریه بچهگریه بلندگریه پر صدا و ازار دهندهگریه پرصداگریه زورکیگریه و زاریگریه و شیونگریه و نالهگریه و نوحهگریه کردنگریه یا شیونگزگزاردنگزارشگزارش باطنی از قرانگزارش و تفسیرگزارشی باطنی از قرانگزافه گوییگزرگزمهگزندگزند رساندنگزند و ضررگزنده خزندهگزکگزیدن مارگزینشگزینش و انتخابگزینه علی البدلگسگستاخگستاخ و جسورگستاخ و خیره سرگستاخ یا پیگیرگستاخ یا جسورگسترانیدن و وسعت دادنگستردنگستردنیگستردنی زیر پاگستردنی صیادگستردهگسترده ترین پهنه ابی جهانگسترده و بسط یافته