ناسخ و کاتبناسرهناسزاناسزا گوییناسزا یا فحشناسزاگو و توهین کنندهناسفتگیناسفتهناسگالیدهناسورناسکناسیونالناسیونالیسمناشایستناشایست یا نادرستناشتاناشناختهناشناسناشناس ترناشنوا بودنناشنوا و لالناشنوایانناشنواییناشی به کرمان می بردناشی و ناواردناصرناصیهناطقناطق و سخنگوناطورناظر و اگاهناعمناغوشناغولنافرمان و سرکشنافرمان و یاغینافرمان یا یاغینافرمانی و سرکشی کردننافرمانی و لجاجتنافرمانی کردننافرمانی یا گردن کشینافیناقص نیستناقص و نارساناقص و کمناقلاناقهناقوسناگاهناگزیر و ضروری