فرمانده و حاکمفرمانده ونامی برای اقایانفرمانده کشتیفرماندهانفرمانروفرمانروا و پهلوان تنومندفرمانروایانفرمانروایان و پیشوایانفرمانروایی یا سروریفرمایشفرمایشات گرانبهای پیامبرو ائمه اطهارفرمودن و بازداشتنفرهنگفرهنگ باستانی مکزیکفرهنگ عظیم فرانسهفرهنگ فارسی از سروریفرهنگ فارسی به فارسی که محمد پادشاه ابن غلام محیی الدین ان را تالیف کردفرهنگ لغتفرهنگ لغت فرانسهفرهنگ لغت فرانسویفرهنگستانفرو بردن چیزی از راه گلوفرو بردن دو چیز در همفرو دادن به درون معدهفرو رفتگی در فلزفرو رفتگی دریا در خشکیفرو رفتن در ابفرو رفتن ظرففرو ریختن دیوار و سقففرو ریختن سقففرو ریخته و وارونهفروان و زیادفروپاشیفروتن و متواضعفروتن وبی تکبرفروتنی و تواضعفروختن کالای بنجل و نامرغوب با حیله و تزویرفرود امد و سقوط کردفرود امدنفرود امدن ایه قرانفرود امدن باران و برف و تگرگفرود امدن بر زمینفرود امدن قرار گرفتــنفرود امدن و ظاهر شدنفرود ایندهفرود یا امدن یا قرار گرفتنفرودگاه پاریسفرودگاهــی در پاریسفرودگاهی در تهرانفرورفتگی در بدنه