دیکشنری
مترجم
بپرس
فهرست واژگان در فرهنگ فارسی عمید - صفحه 415
سرحددار
سرحلقه
سرخ
سرخ باد
سرخ بال
سرخ بید
سرخ پوست
سرخ پوشان
سرخ رو
سرخ رویی
سرخ فام
سرخ نای
سرخ ولیک
سرخاب
سرخار
سرخارنگ
سرخاره
سرخجه
سرخدار
سرخرگ
سرخس
سرخگون
سرخه
سرخه دار
سرخوان
سرخود
سرخوش
سرخوشی
سرخک
سرخیل
سرخیوس
سرد
سرداب
سردار
سرداری
سرداور
سردبیان
سردبیر
سردخانه
سردر
سردرپیش
سردرختی
سردرد
سردرگم
سردرهوا
سردست
سردسته
سردستی
سردسیر
سردفتر
411
412
413
414
415
416
417
418
419
420