⬆
برای انتخاب دیکشنری یا لغتنامه، اینجا را کلیک کنید.
< مترجم
پاره کردن
مترادف پاره کردن
: جردادن، دریدن، شکافتن، قطع کردن، گسستن، گسیختن
جدول کلمات
پاره کردن
دریدن, جر
پیشنهاد کاربران
حمیدرضا دادگر_فریمان
جردادن، دریدن، شکافتن، قطع کردن، گسستن، گسیختن،جر
علی دوستی نوگورانی
تقطیع
معنی یا پیشنهاد شما
واژه
نام شما
رایانامه
معنی یا پیشنهاد شما
نام نویسی
|
ورود