گرینگگرینگوگرینگوی پیرگرینلندگرینهگرینهیلگرینویچگریهگریه ٔ مستانهگریه بچهگریه بچه شیرخوارگریه بخشکیدهگریه برای فریب بقیهگریه بلندگریه پر صدا و ازار دهندهگریه پرصداگریه در گلوگریه در گلو پیچگریه در گلو داشگریه زارگریه سر کردنگریه سوزناکگریه شدیدگریه شیونگریه گرفتنگریه نکردگریه و زاریگریه و زاری کردنگریه و نوحهگریه کردنگریه کنگریه کنانگریه ی شدیدگریهاندنگریوارگریوپنورگریوهگریکگریکوبودیکگرییگرییدنگزگز پرستگز گل ریزگز نکرده پاره کردنگز کردنگز کسی را دراوردنگزابادگزارگزاراک