کار غیرممکن کردنکار قاتلکار گاه جبر و قدرکار گذارکار گذاریکار گردان ایتالیایی جادهکار گرفتنکار گرمکار گروهیکار گشایی کردنکار گوشکار له کاری ترازاکار ماندگارکار متناوبکار مجازیکار محال انجام دادنکار محکمکار معمولکار مفیدکار منددولتیکار منزلکار مهم ارنست رادرفرد بریتانیاییکار مهمی داشتنکار ناپسندکار ناشرکار نباشد زرنگ استکار نبستهکار نبسنکار نسنجیدهکار نشد نداردکار نشد ندارهکار نمایانکار نمایان و برجستهکار نکردنیکار نیککار نیکوکار نیکو کردن از پر کردن استکار ها خانهکار هر بز نیست خرمن کوفتن گاو نر می خواهد و مرد کهنکار هنریکار و بارکار و حرفهکار و عملکار و فن اوریکار و کردارکار و کسبکار وشایستگیکار وفکار ویزیتورکار کردن