پشت دستی زدنپشت دفاعپشت دو تاپشت دوتا داشتنپشت دوتا کردنپشت راست کردنپشت روپشت زمینپشت زهارپشت زینپشت سرپشت سر امام جماعت نماز خواندنپشت سر خود داشتنپشت سر را نگاه کردنپشت سر مرده حرف نزنپشت سر مرده دروغ می گویندپشت سر نهادپشت سر نهادنپشت سر نهادهپشت سر هم اتفاق افتادن امریپشت سر هم بد بیاری اوردنپشت سر هم بودنپشت سر هم قرار گرفتنپشت سر هم و به تناوبپشت سر و عقبپشت سر کسی ایستادنپشت سر کسی حرف زدنپشت سر کسی صفحه گذاشتنپشت سر کسی نماز خواندنپشت سرگذاشتنپشت سرهمپشت سرهم داخل شدنپشت سرهم و نوبت به نوبتپشت سرکسی پچ پچ کردنپشت سرکسی سخن گفتنپشت سری صندلیپشت سری هاپشت شکستهپشت صحنهپشت فریپشت قبالهپشت قدمپشت گردنپشت گردنی خوردنپشت گرم شدنپشت گرمیپشت گوش انداختنپشت گوش اندازپشت گوش فراخپشت لاک