هم خانواده ی محورهم خانواده ی وسعتهم خانوادهثابتهم خانوادهمونسهم خاکهم خدا را می خواهد هم خرما راهم خردادیهم خطواتش متقارب به همهم خوهم خوابهم خوابگیهم خوابگی همخوابگیهم خوابههم خواجههم خوانواده تفکرهم خوانواده عارفهم خوانیهم خواههم خورهم خوراکهم خونهم خوییهم داستانهم داستان رامینهم داستان کردنهم دامادهم درجههم دردی همدردیهم درودهم درود امدنهم دستهم دنانهم دندانهم دندانیهم دنگهم دنیاییهم دههم دهانگی بابی اجوفیهم دورههم دوره و معاصرهم دوشهم دومادهم دیگر همدیگرهم ذوقهم راستاهم راستا بودنهم راستاییهم رایهم رای بودنهم رای شدن