مثل گوشت گاومثل لشکر شکستهمثل مار خوش خط و خالمثل مار سرکوفتهمثل ماهمثل ماه سپرمثل ماه شب چهاردهمثل ماه نومثل ماهی از اب بیرون افتادهمثل ماهی برتابهمثل ماهی بی ابمثل ماهی در خشکیمثل ماهی در شستمثل ماهی سقنقورمثل ماهی شیممثل مرغمثل مرغ اسیابانمثل مرغ اورود کردهمثل مرغ سرکندهمثل مرغ کرک یا کرچمثل مسمثل مس صدا کردنمثل مغز حراممثل مقراضمثل مگس دست بر سر داشتنمثل ملائکهمثل ملخمثل منج اشیانمثل مور و ملخمثل موشمثل موش اب کشیدهمثل موش روی قالب صابونمثل ناامید شدنمثل ناپایداربودن دنیامثل نظیرمثل نقش بر ابمثل نهایت بدبختیمثل هذامثل هممثل همیشهمثل همیشه زیبامثل هیچ کسمثل و شبیهمثل و مانندمثل و نظیرمثل وحی منزل شمردنمثل کبک سر خود را زیر برف کردنمثل کبک سرش را زیر برف کردهمثل کرم لول زدنمثل کرم معده