لقمه ٔ خلیفهلقمه ٔ قاضیلقمه امادهلقمه بزرگ تر از دهن برداشتنلقمهٔ بزرگ تر از دهنت برندارلقمه بزرگتر از دهانش بردلشتهلقمه پیچلقمه ترمزلقمه چپ کردنلقمه چیدنلقمه حلاللقمه خایلقمه خوراکیلقمه دریوزهلقمه را از دست کسی قاپیدنلقمه را باید به اندازه دهان برداشتلقمه را به اندازه دهانت بردارلقمه را جویدن و در دهان کسی گذاشتنلقمه را دور سر چرخاندنلقمه رندلقمه زنانلقمه ستاندنلقمه شتریلقمه گرفتنلقمه گلو گیرلقمه گنده تر از دهن برداشتنلقمه لقمهلقمه کردنلقمه ی بزرگ تر از دهن برداشتنلقمه ی بزرگ تر از دهنت برندارلقمه ی گنده تر از دهن برداشتنلقهلقوالقوملقوم یتفکرونلقوم یشکرونلقومینلقوهلقوکملقیلقیدهلقیطلقینلقیهلگلگ استرپلگالگا نوردلگائهلگاح