زیر دل زدنزیر دل کسی را زدنزیر دل کسی زدنزیر دل کسی زدن خوشیزیر دلش میزنهزیر دم سستزیر دم سستیزیر دماغ امدنزیر دماغ کسی سبز شدنزیر دندان کسی مزه کردنزیر دوش بودنزیر دیپلمزیر دین رفتنزیر دین نهادنزیر دین کسی بودنزیر راسته در زیست شناسیزیر ران بودنزیر ران نهادنزیر رفتنزیر رکابزیر رکاب گرفتن کسی رازیر رکاب کشیدن کسیزیر رکابیزیر زانوییزیر زبانزیر زبان گفتنزیر زبان کسی را کشیدن یا از زیر زبان کسی حرف کشیدنزیر زبان کشیزیر زبانیزیر زل افتابزیر زمین مرطوب و سردزیر زنخ ماندنزیر زیرکیزیر ساخت های فرسودهزیر سازیزیر سایهزیر سایه کسی بودنزیر سایه کسی قرار گرفتنزیر سبیل در کردنزیر سبیل درکردنزیر سبیل گذاشتنزیر سبیل کسی را چرب کردنزیر سبیلیزیر سبیلی در کردنزیر سبیلی درکردنزیر سبیلی رد کردنزیر سرزیر سر بلند شدنزیر سر بودن چیزیزیر سر داشتن