زخم داریزخم داشتنزخم دامن دارزخم دجله ریززخم درایزخم درستزخم درشتزخم دریدنزخم دستکاری شدهزخم دوازدههزخم راندنزخم رسزخم رودزخم روزگارزخم ریختنزخم زبانزخم زدنزخم زنزخم زیتونزخم ژوبینزخم سالکزخم سطحیزخم سهمناکزخم سوراخ کنندهزخم شمشیرزخم عفونیزخم عفونی شدهزخم عمیقزخم فروبردنزخم گرانشیزخم گزک زدهزخم گشادنزخم گهزخم گوارشیزخم لذت رسانزخم مژگانزخم معدهزخم مندزخم منکرزخم ناسورزخم نافذزخم نمایانزخم نمکزخم نمک بندزخم نویسیزخم هازخم های کهنهزخم و جراحتزخم و زیلیزخم کار