روی ترددروی ترش کردنروی تعارفروی تنکروی جلدروی جنکینزروی چشمروی چوب کردن کسیروی چون دینارروی چیزیروی چیزی حساب کردنروی چیزی در چیزی بودنروی چیزی را ندیدنروی حرف کسی حرف نزدنروی خاندانروی خط مرگروی خندان شدنروی خود اوردنروی خود نیاوردنروی خود کشیدنروی خوش به کسی نشان ندادنروی خوش نشان دادنروی خون افتادن زن ابستنروی دادنروی دادن برحسب اتفاقروی دادن ناگهانیروی داریه ریختنروی دایره ریختنروی دایره ریختن هر مطلبی یا سخنی یا رازیروی در جایی داشتنروی در چیزی داشتنروی در چیزی کردنروی در چیزی کشیدنروی در کسی بودنروی درنقاب تراب کشیدنروی درنقاب خاک کشیدنروی درهم کشیدنروی دژمروی دستروی دست خوردنروی دست کسی بلند شدنروی دست کسی رفتنروی دست کسی گذاشتنروی دست کسی ماندنروی دل داشتنروی دل گشادنروی دل نگریستنروی دل نمودنروی دلاویزروی دنده چپ افتادن