در دهن کسی حرفی یا عقیده ای نهادندر دوردست شرقدر دوستی پایدار استدر دویدندر دکان کسی را بستندر دیار غربتدر دیار غریبدر دیده و دل نشستندر دیزی باز است حیای گربه کجا رفتدر دیزی باز است حیای گربه کجا رفته استدر دیزی باز است حیای گربه کجاستدر دیزی باز است حیای گربه کجاست یا کجا رفته استدر دیگ و مانند اندر دین زدندر دیوار گرفتندر ذهن سپردندر ذیلدر ر متلالیدر رابطه بادر راس اموردر راس قرار دادندر راس کار بودندر راستایدر راستای ایندر راستای منافع ملیدر راه خدادر رحمدر ردیفدر رسادر رسانه های اجتماعی شایعات زیادی وجود دارددر رسن کسی بودندر رفاه و اسایشدر رفتگی لباسدر رفتن از جادر رفتن استخوان و مفصلدر رفتن با کسیدر رفتن پاتیل کسیدر رفتن تلنگدر رفتن سخن از دهندر رفتن کار از دست کسیدر رفتهدر رفته از کاردر رقبه اطاعتدر رقص امدندر رقص اوردندر رنج افتادندر رودر رو ببنددر رودربایستی قرار دادندر روز