در دره الاهدر دریچه سرسیلندردر دست افتادندر دست اقدامدر دست امدندر دست انجامدر دست برزگردر دست بودندر دست بودن کاری یا چیزیدر دست تعمیردر دست تهیهدر دست تولیددر دست تکمیلدر دست تکمیل شدندر دست دادندر دست داشتندر دست داشتن قدرتدر دست رانندهدر دست ساختدر دست گرفتندر دست گیریدر دسترسدر دسترس بودندر دسترس نیستدر دعوا و زد و خورد نظیر ندارددر دق افتادن ماهدر دل ا فکندندر دل از کسی عذر خواهی کردندر دل افتادندر دل افتادن خوندر دل افکندن مطلبیدر دل امدندر دل انداختندر دل اویختندر دل برخی اب می شوددر دل به کسی فحش دادندر دل بودندر دل جا دادن خود رادر دل خندیدندر دل داشتندر دل دریادر دل را باز کردندر دل رفتندر دل شبدر دل قرار دادندر دل گذشتندر دل گرفتندر دل گرفتن اندیشهدر دل گرفتن بیمدر دل گرفتن گره