در حالی که شاه زنده استدر حالی که کتاب می خوندم خوابم گرفتدر حالیکهدر حباله اوردندر حددر حد تواندر حد چیزی نبودندر حد مرگدر حد مرگ کسل شدهدر حدوددر حدی نیستی کهدر حرام رفتندر حرکت بودندر حساب امدندر حساب بودن از کسیدر حساب نهادندر حصار قرار دادندر حصار محصور کردندر حصار کشیدندر حضوردر حق کسیدر حقیقتدر حمام بجوییددر حوالیدر حوضی که ماهی نیست قورباغه سپهسالار استدر حوضی که ماهی نیست قورباغه سپهسالارهدر حکمدر حکم عین معیندر حیطه اختیارات او نیستدر حیندر خاتمهدر خارج از مسیردر خاطره ثبت کردندر خام دوختندر خانهدر خانه ای بازداشتندر خانه بستن بر کسیدر خانه را چون سپهر بلند زدم بر جهان قفل و بر خلق بند ✏در خانه ماندندر خانه مخواب تا به ره نشتابیدر خانه ی کسی همیشه باز بودندر خاک رفتندر خاک سپردندر خاک نشاندندر خاک و خون غلطیدندر خاک و خون کشیدندر خدمتدر خدمت بودندر خدمت تخت طاووسدر خدمت شما هستم