در حال چرخشدر حال حاضردر حال حرکتدر حال حضرمدر حال خطر انقراضدر حال خندیدندر حال خوابدر حال رشددر حال زاریدر حال زوالدر حال ساختدر حال سوختندر حال شمارشدر حال شمردندر حال شیوندر حال فراردر حال فغاندر حال گذران تخصص پزشکیدر حال لغزیدندر حال لیز خوردندر حال مرگدر حال مرگ بودندر حال نالیدندر حال نزعدر حال نوشتندر حال وزیدندر حال کاردر حال کشیدندر حال یادگیریدر حالتی کهدر حالی کهدر حالی که شاه زنده استدر حالی که کتاب می خوندم خوابم گرفتدر حالیکهدر حباله اوردندر حددر حد تواندر حد چیزی نبودندر حد مرگدر حد مرگ کسل شدهدر حدوددر حدی نیستی کهدر حرام رفتندر حرکت بودندر حساب امدندر حساب بودن از کسیدر حساب نهادندر حصار قرار دادندر حصار محصور کردندر حصار کشیدن