دیگ مسی بزرگدیگ مسی دهان گشاددیگ های بخاردیگ هوس بجوش امدندیگ و بادیه را گرو گذاشتندیگاندیگپادیگچهدیگداندیگدان سرددیگردیگر احوال من را نمیپرسیدیگر ازاریدیگر انگشتدیگر بارهدیگر بس استدیگر خواهیدیگر روزدیگر سالدیگر ساندیگر سرایدیگر شبدیگر شددیگر شدندیگر نهدیگر و باقی چیزیدیگر و غیرهدیگر کاری به کارت ندارمدیگر کسدیگر کشدیگر یا سایردیگرازاریدیگراندیگران در شکم مادر و پشت پدرنددیگرانهدیگرباردیگرساندیگرسودیگرگونیدیگرهدیگریدیگری تعمیم یافتهدیگری مرگ شاددیگری مهمدیگشنریدیگشنری ابادیسدیگلودیگلوفندیگنیتیدیگه