دور علم کسی جمع شدندور فلکدور فلکیدور فکندندور فیشردور قمردور قمریدور گردانیدندور گردانیدن چیزیدور گردوندور گرفتندور گرفتن خود را از چیزی یا کاریدور گشتندور گنبد دواردور گوشمالدور گولددور گیتیدور ماندندور محنتدور مشغولدور مضمردور موتوردور میداندور نامرادیدور نگریستندور نگه داشتندور نمانمدور نندازدور نهاییدور نویسدور نیست کهدور نیکاندور ه هادور هرمنوتیکدور هلالیدور هم جمع شدندور همیدور همی دخترونهدور و بردور و درازدور و نزدیکدور کردندور کردن شانس بد یا بدیمنیدور کردن مگس و اینادور کردن و راندندور کردن کسی ازوطن به جرم سیاسیدور کردهدور کردیدور کسی را گرفتندور کسی سرامدن