دل پیش بیندل پیوستن در چیزیدل تباه شدندل ترکاندندل تنگ داشتندل ته دریا کردندل تهی شدندل تهی گشتن ازدل تهی کردندل تو دل نداشتندل تو دل کسی نبودندل تو ریختندل توی دل نبودندل توی دلش نبودندل جستندل جنگ بودن کسی رادل چرکیندل چرکین شدندل خائیدندل خالی داشتندل خالی شدندل خالی کردندل خانه دود گشتندل خاکدل خراب گشتندل خرابیدل خرمادل خستهدل خشکدل خواستندل خوردندل خوردن دل خود خوردندل خوش بودندل خوش داشتندل خوش گشتندل خوش کردن با کسیدل خوش کردن بر کسیدل خوشی از کسی یا چیزی نداشتندل خون شدندل خونابه بودندل دادندل دادن و قلوه گرفتندل دادن کسی رادل داردل داشتندل در اب گذاردندل در انتظار بودندل در تق و لرزدل در سنگ شکستندل در گریبان افکندن