دستم را بسته استدستم را بگیردستم را خوانددستمازدستمالدستمال ابریشمیدستمال ابریشمی برداشتندستمال به دستدستمال به دست بودندستمال تنظیفدستمال توالتدستمال جیبدستمال جیبیدستمال چیدستمال رمزداردستمال سفرهدستمال شدندستمال گردندستمال گردن مردانهدستمال مستراحدستمال های خود را اماده کنیددستمال کاغذدستمال کاغذیدستمال کتابدستمال کلنکسدستمال کهنهدستمال یزدیدستمالیدستمایه قراردادندستمبودستمزددستمزد سالانهدستمزد هر ساعتدستمزد وزاردستمزد کاردستنامهدستنبودستهدسته ابزار و اسلحهدسته اش را در کردندسته اوجاردسته ایدسته ای ازدسته ای از ایل قاجاردسته ای از جانوراندسته ای از مو جلو پیشانیدسته ای از کشتی هایدسته ای از کشتی های جنگیدسته ای در ارتشدسته بازی