دست و دلدست و دل بازدست و دل بازیدست و دل بکار نرفتندست و دل پاکدست و دل پاکیدست و دل داشتندست و دل گشادهدست و دل لرزیدندست و دل کسی به کار نرفتندست و دل کسی بکار نرفتندست و دهاندست و دهان به اب کشیدندست و دهن نوچدست و رو به اب زدندست و رو به اب کشیدندست و رو تازه کردندست و رو شستگیدست و رو شستهدست و رو ناشستهدست و رو نشستهدست و گردندست و گردن گشتن با کسیدست و گریباندست و گریبان بودندست و گریبان شدن با کسیدست وا کردندست واریدست وپا گم کردندست ور باددست ورزدست ورزاندست ورزیدست ورو شستندست وزارتدست وفادست ولایتدست کار می کند چشم می ترسددست کارددست کاررفتهدست کام دهیدست کجدست کرداردست کردندست کریمانهدست کژدست کسی از چیزی تنگ شدندست کسی افتادندست کسی امدندست کسی برای انتخاب باز بودن