دست در استین داشتندست در استین شکستندست در استین کردندست در استین کشیدندست در اغوش کسی کردندست در بغل داشتندست در بغل نهادندست در بینی کردندست در پیش داشتندست در ته سنگ بودندست در حریم کسی زدندست در حنا گذاشتندست در خاک مالیدندست در خاک ماندندست در خون داشتندست در خون زدندست در دامن اویختندست در دامن رفتندست در دامن زدندست در دامن کسی زدندست در دستدست در دست نهادهدست در دندان ماندندست در دهان مار کردندست در دهن گرفتندست در روغن داشتندست در روی دل کسی گذاشتندست در روی کسی انداختندست در رکاب زدندست در ریش هرکسدست در زیر ران گذاردندست در زیر سنگ بودندست در زین بستندست در گردندست در گردن اوردندست در گردن رفتندست در گردن کردندست در گریبان اویختندست در گریبان بودندست در گریبان داشتندست در گل داشتندست در گلوکردندست در میان افکندندست در میان اوردندست در میان بردندست در میان کردندست در هم دادندست در هم زدندست در هم زدهدست در کار بودن